شروین حاجی پور چطور مردم را به جنگ و کشتار اغوا و تحریک کرده
تقارن زمانی انتشار حکم محکومیت خوانندهی جوان و خوش قریحهی سرزمین مان با اخبار و حواشی انتخابات یازده اسفند سبب ناموجهی شد تا آنطور که بایسته است، رای محکومیت شروین حاجی پور تحلیل نشود.آنچه به عنوان اتهام در دادنامه صادره علیه شروین انشاء شده،شامل اتهام تبلیغ علیه نظام موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی است که در یادداشتی به این نشانی (http://khabaronline.ir/xjxx6) ارکان تشکیل دهنده این جرم و شرایط وقوع آن بررسی شده است.لذا در این یادداشت صرفا به شرایط شکلگیری اتهام دیگر متهم که جرم مصرح در ماده۵۱۲قانون مجازات است، اشارهای مختصر خواهد شد.
شروین حاجی پور بابت اتهام تبلیغ علیه نظام به هشت ماه زندان و مستند به ماده ۵۱۲قانون مجازات اسلامی_تعزیرات بابت ترغیب و تشویق مردم به اغتشاشات و برهم زدن امنیت کشور به سه سال حبس و مجازات های تکمیلی مانند ساختن موسیقی در محکومیت رفتارهای ضد حقوق بشر آمریکا یا مطالعهی آثار استاد مطهری و علامه جوادی آملی محکوم شده است.
فارغ از ایرادات وارد بر آنچه به عنوان مجازات تکمیلی برای شروین لحاظ شده است( که میتوان در نقد آن صدها سطر مطلب نوشت ) و با این فرض که وکلای محترم محکوم علیه و انشاالله قضات محترم دادگاه تجدید نظر در کمال انصاف و دقت به شناسایی و تحلیل رفتار شروین حاجی پور در تطبیق با ماده۵۱۲قانون مجازات اسلامی خواهند پرداخت،از باب ادای دین به این هنرمند جوان و با هدف روشنگری و اطلاع رسانی به عرض میرسد که ابتدایی ترین اصل و قاعده در انتساب اتهام به متهم تطبیق رکن مادی بزه منتسب به متهم با رفتار ارتکابی وی مستند به عنصر قانونی آن جرم است.
ماده۵۱۲ قانون مجازات عنصر قانونی یکی از اتهامات محکوم علیه است که مقرر میکند:هر کس مردم را به قصد برهم زدن امنیت کشور به جنگ و کشتار با یکدیگر اغوا یا تحریک کند،صرفنظر از اینکه موجب قتل و غارت بشود یا نشود به یک تا پنج سال حبس محکوم میشود .
علیرغم ضرورت رعایت اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری و قاعدهی تفسیر به نفع متهم،پیش از هر بحثی لازم است معنای عبارات مندرج در عنصر قانونی بزه انتسابی را در فرهنگ لغات یا ترمینولوژی حقوق* بررسی شود؛ عباراتِ جنگ،غارت،اغوا وتحریک چنین آمده است:جنگ عبارت است از زد وخورد بین قوای منظم دول به قصد غلبه یا دفاع(ترمینولوژی حقوق استاد لنگرودی)و در لغتنامه دهخدا جنگ به پیکار و قتال و غارت به چپاول ویا دزدی یا گرفتن کالا به زور که معمولاً در بحبوحه یک بحران نظامی، سیاسی، یا سایر بحرانهای اجتماعی، مانند جنگ رخ میدهد تعبیر شده است و دکتر لنگرودی غارت را با تصاحب مال منقول غیر توسط عدهای با اعمال قهرآمیز و غلبه تعبیر و در تشریح ارکان آن به عناصری چون عمد،عملی جمعی،اِعمال قهر و غلبه که موضوع آن مال منقول است،اشاره فرموده،در انتها به قطاعالطریق(راهزن)ارجاع فرموده اند،و اما دو عبارت اغوا و تحریک که در لغتنامه دهخدا هردو به یک معنا و تا حدودی مترادف آمده است،عبارت است از گمراهی ،ضلالت ، گمراه کردگی، فریب ، وسوسه ،جنباندن و ترغیب به انجام کاری با وعدهی پاداش و…تکلیف قتل و کشتار هم که روشن است با این وصف اولین پرسش آنجاست که کدام رفتار و یا کلام شروین در قالب این عبارات تعریف میشود خاصه اینکه از فحوای دادنامه ی اصداری و بدون نیاز به بررسی پرونده میتوان دریافت،رفتار مجرمانه ارتکابی( البته به زعم انشاء کنندهی دادنامه،رفتار مجرمانه) و دلیل انتساب اتهام به وی همان ترانهی برای بوده که شروین حاجی پور اجرا کرده!
فارغ از اینکه نمیتوان محتوای ترانهی سروده شده و معنای عباراتی که در آن به کار رفته را با آنچه غایت مقنن در ماده ۵۱۲ بوده همسانسازی کرد،این پرسش اساسی مطرح است که شروین حاجی پور چطور و در کدام عبارت از ترانه ای که خوانده است،مردم را به جنگ و غارت، اغوا و تحریک کرده است؟همانطور که استاد عزیزم پروفسور گلدوزیان فقید در محشای قانون مجازات ذیل این ماده تصریح فرموده اند:(قانونگذار در این ماده برای عمل اغوا و تحریک که از مصادیق معاونت در جرم است،به طور مستقل تعیین مجازات کرده)که لازم است در تکمیل استدلال استاد محترم تصریح کرد که تحقق عنصر مادی این بزه یعنی اغوا و تحریک کردن مردم منوط و مقید است به احراز قصد مرتکب در دعوت مردم به جنگ و کشتار!که در هیچ یک از عبارات و اصطلاحات ترانه ی برای چنین امری استخراج نمی شود ،خاصه اینکه همگان می دانند آنچه شروین در قالب ترانه اجرا کرده؛ترکیبی از توئیت های اشخاص مختلف بوده و به عبارتی غالب کلمات و عباراتی که در آن ترانه استفاده شده،متعلق به دیگری است و لذا سراینده و خالق آن کلمات شخص شروین حاجی پور نبوده که بتوان وی را بابت سرایش چنین ترانه ای مسئول دانست!
حال با توجه به این امر که کلمات و عباراتی که موضوع اصلی ترانه ی سروده شده هستند از سوی دیگری آفریده شده و لذا نمی توان خالق مطلق این عبارات را شروین حاجی پور دانست،چگونه رابطه ی علیت و یا اجزاء شکل گیری عنصر مادی و از همه مهم تر احراز قصد دعوت مردم به جنگ و کشتار از رفتار شروین حاجی پور استخراج شده است که وی را متهم به ارتکاب چنین جرمی می دانید؟
نکته ی پایانی اینکه؛برخی از فعالان مدنی،حقوقدانان و نوه ی استاد مطهری جناب آقای حسین مطهری نکاتی را پیرامون کیفیت و کمیت مجازات تکمیلی مندرج در حکم فرموده اند که علیرغم ضرورت تحلیل و بررسی فلسفه ی انشاء مجازات تکمیلی آنچه راجع به حکم صادره واجد اولویت اصلی است آن است که بنا به مصرحات قانون مجازات و قواعد حقوق کیفری و حاکمیت اصل برائت ،انتساب چنین اتهامی به شروین محل تردید بوده لذا زمانی که اصل ارتکاب بزه محل بحث است نوبت به تحلیل کیفر مقرره نخواهد رسید که امیدوارم این مهم در مرحله ی تجدید نظرخواهی از حکم، مورد امعان نظر قضات محترم دادگاه تجدید نظر واقع شود.
وکیل دادگستری-شیراز
*فرهنگ لغات و اصطلاحات حقوقی-فقهی تالیف ارزشمند دکتر محمدجعفر جعفری لنگردوی=ترمینولوژی حقوق