چگونگی تحلیل ارز دیجیتال
آشنایی با ۵ تکنیک کاربردی در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از الزاماتی است که اگر قصد دارید در بازار ارز دیجیتال به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید باید با صفر تا صد آن آشنا باشید. خواندن چارتهای قیمتی، مشخص کردن حمایتها، مقاومتها و مهمتر از همه داشتن دید همه جانبه نسبت به نمودارها همگی با تسلط داشتن به اصول تحلیل تکنیکال و تمرین این مهارت به دست میآیند. در ادامه نکاتی کاربردی و در عین حال ساده از تحلیل تکنیکال را بازگو میکنیم که دانستن آنها میتواند کیفیت معاملات شما را بهبود بخشد.
بسته شدن کندلها
معاملهگران از سطوح حمایتی و مقاومتی برای یافتن نقاط ورود و خروج معاملاتشان استفاده میکنند. حمایتها و مقاومتهای کلیدی در ترید کردن اهمیت خیلی زیادی دارند. تایید شکسته شدن مقاومتها و حمایتها یا ایستادگی آنها در برابر نزول و صعود قیمت معمولا با بسته شدن کندلها مشخص میشود.
بسته به اینکه سطح حمایتی در چه تایم فریمی رسم شده، باید بسته شدن کندل را در تایمفریم صحیح بررسی کنیم. برای مثال اگر بیت کوین در تایمفریم ۴ ساعته بارها به یک سطح حمایتی واکنش نشان داده باشد، بسته شدن کندل ۱۵ دقیقهای زیر این سطح نمیتواند تاییدی بر شکسته شدن حمایت باشد. برای این منظور باید بسته شدن کندلهای ۴ ساعته و بالاتر را در نمودار بررسی کرد.
برای آموزش صفر تا صد ارز دیجیتال، بیت کوین و یادگیری فوتوفنهای انتخاب تایمفریم، جزئیات دوره جامع اطلس ارزدیجیتال پلاس را بخوانید و در صورت علاقهمندی در آن شرکت کنید.
شکستهای معتبر و کاذب
برای اطمینان از شکسته شدن مقاومتها از حجم معاملات میتوان به عنوان ابزاری برای تایید استفاده کرد. در صورتی که کندل بسته شده حجم کمتری نسبتا به میانگین حجم معاملات در چند دوره اخیر داشته باشد، نمیتوان آن را به عنوان شکست معتبر در نظر گرفت. اگر از قدرت روند در چند کندل بعدی کاسته شود یا کندل بعدی به صورت انگالفینگ نزولی زیر مقاومت بسته شود، در این صورت شکست کاذب رخ داده و با بررسی شرایط میتوان وارد موقعیت فروش شد.
البته اگر سطوح کلیدی خود را با خطوط و نه به صورت ناحیه مشخص کردهاید، عبور سایه کندل از آنها هم میتواند شکست کاذب محسوب شود. برخی تریدرهای محتاط برای تایید شکسته شدن سطوح کلیدی تا یک یا دو کندل بعد از بسته شدن بر روی مقاومت یا زیر حمایتها صبر میکنند تا با اطمینان بیشتری وارد موقعیت خرید یا فروش شوند.
واگراییها
واگرایی در نمودارهای قیمتی نکتهای ساده اما کاربردی است که از کنار هم قرار دادن روند قیمت و اندیکاتورهایی مانند مکدی، OBV یا RSI به دست میآید. واگراییها به چهار شکل تشکیل میشوند و متداولترین آنها واگرایی مثبت و منفی است که در اولی اندیکاتور کفهای بالاتر میسازد اما قیمت کف پایینتری تشکیل میدهد.
در واگرایی منفی نیز اندیکاتور سقف پایینتر و قیمت سقف بالاتری میسازد. کاهش کندلهای حجمی که رشد شدید قیمتی در آنها اتفاق افتاده و نسبت به کندلهای حجمی قبل و بعد خود از حجم نسبتا بیشتری برخوردار هستند، دلیل دیگری برای کاهش قدرت روند است.
شناسایی واگرایی در نمودار کار سختی نیست اما به خوبی میتواند شما را از تغییر روند و آماده شدن برای ورود به موقعیتهای خرید یا فروش مطلع کند. با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال میتوانید واگراییها را به همراه آموزش کامل تحلیل تکنیکال در قالب ۱۳ ساعت ویدیوی آموزشی و با پشتیبانی اساتید مجرب یاد بگیرید و تمرین کنید.
خطوط روند را در اندیکاتورها امتحان کنید
شاید فکر کنید که خطوط روند، حمایتها و مقاومتها تنها در نمودار قیمتی کاربرد دارند اما اینطور نیست. شما میتوانید تمام اصول و قواعد تحلیل تکنیکال مانند اصول موج شماری، سطوح فیبوناچی و خطوط روند را در اندیکاتورهایی مثل شاخص RSI هم پیادهسازی کنید و از نقاط تغییر مومنتوم بازار مطلع شوید. استفاده از این روش شاید کمتر شناخته شده باشد و به دلیل تنوع اندیکاتورها دست تریدر برای امتحان ترکیبهای مختلف باز است تا روشهای مخصوص و استراتژی خود را شکل دهد.
حرکت از تایم فریم بالا به پایین
مهم نیست که شما یک معاملهگر پرایس اکشن هستید یا بر اساس اندیکاتورها معامله میکنید؛ اگر که بخواهید وضعیت نمودار قیمتی را در بازههای زمانی متفاوت بررسی کنید، بهتر است از تایمفریم بالاتر مانند هفتگی به سمت تایم فریمهای پایینتر مثل روزانه و ۴ ساعته حرکت کنید.
طبق این روش شما از روند کلیتر و سطوح کلیدی مطلع خواهید بود و برای مثال اگر روند کلی بازار نزولی باشد، حین معامله و اقدام به خرید با احتیاط بیشتری عمل میکنید. البته تعریف تایم فریمهای بالاتر برای یک تریدر روزانه یا اسکالپر متفاوت است و از نظر آنها نمودار ۴ ساعته شاید حکم تایم فریم بالا را داشته باشد.
آموزش رایگان تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به زبان ساده
آموزش تحلیل تکنیکال از الزامات ورود به بازارهایی مانند رمز ارزهاست. در این دوره، تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به زبان ساده آموزش میدهیم.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) بر مطالعه عرضه و تقاضای بازارهای مالی متمرکز است. سرمایهگذاران حوزه رمز ارزها نیز برای ورود به این بازار و آغاز یک ترید موفقیتآمیز، به یادگیری آن نیاز دارند. در این مطلب، صفر تا صد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را به زبان ساده آموزش میدهیم.
تحلیل تکنیکال در ارز دیجیتال چیست؟
استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به تلاشهای آقای چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) نسبت داده شده است. وی یک روزنامهنگار در حوزه مالی بود که پس از مدتی وال استریت ژورنال را تاسیس کرد.
همانطور که گفتیم، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) به مطالعه میزان عرضه و تقاضا در بازارهای مالی میپردازد. قیمتها نیز با خرید و فروش توسط سرمایهگذاران افزایش و کاهش مییابند. اما گاهی اوقات به خاطر وابسته بودن قیمتها به انتظارات یا واکنشهای شدید سرمایهگذاران، داراییها همیشه ارزش واقعی خودشان را ندارند؛ یعنی گاهی گرانتر و گاهی ارزانتر از ارزش واقعیشان هستند.
از طرفی هم به خاطر سریعتر و دقیقتر بودن تصمیمهای سرمایه گذاری افراد داخل کسب و کارها به جهت شناخت بهترشان از بازار نسبت به مردم عادی، این تصمیمها بهعنوان محرک قیمتها و حجم معاملات در نظر گرفته میشوند. حتما با اصطلاح «تاریخ خودش را تکرار میکند» آشنا هستید. تحلیل تکنیکال با تمرکز بر این تحرکات قیمت و حجم معاملات، به پیشبینی حرکات آتی قیمتها میپردازد.
حال تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال شامل استفاده از الگوهای نموداری و اندیکاتورهای ریاضی مبتنی بر پرایس اکشنهای گذشته با هدف پیشبینی روندهای آینده است که به آموزش و یادگیری نیاز دارد. ایده اولیه آنالیز تکنیکال این است که بازارها طبق یک سری الگوهای مشخص رفتار کرده و پس از شکلگیری این پترنها، روندهای موجود در یک مسیر مشخص نیز عموما برای مدتی همان راه را طی میکنند.
در کل، سرمایهگذاران با هدف فروش یک دارایی در آینده، در هنگام پایین بودن قیمتها مایل به خرید و کسب سود هستند. انجام تحلیل تکنیکال پیش از ورود به یک پوزیشن، یکی از راههای شناسایی سطوح قیمتی پایین است.
البته هیچ روش واحدی برای تحلیل تکنیکال رمز ارزها وجود ندارد. شما به عنوان یک تریدر میتوانید استراتژی معاملاتی مختص به خود را انتخاب کرده و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف، تفسیر متفاوتی از روند بازار داشته باشید.
حال برای آموزش بهتر تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال، این مطلب را به 4 قسمت کلی زیر تقسیمبندی کردهایم:
- مبانی و تئوریهای تحلیل تکنیکال
- فلسفه تحلیل تکنیکال
- روندها
- سطوح حمایت و مقاومت
- انواع چارتها و نمودارها
- خط روند نزولی و صعودی
- الگوهای نموداری
- کانال قیمت
- الگوی پرچم
- الگوی مثلث افزایشی، کاهشی و متقارن
- الگوی سر و شانه معکوس و سقف
- الگوی کف و سقف دوقلو
- الگوی فالینگ وج و رایزینگ وج
- الگوهای کندل استیک
- اندیکاتورها و اسیلاتورها
- میانگین متحرک
- RSI
- مک دی
- فیبوناچی
- مدیریت سرمایه و ریسک
آموزش مبانی و تئوری های تحلیل تکنیکال
پیش از آشنایی با الگوهای نموداری و اندیکاتورها، باید با مفاهیمی مانند سطوح حمایت و مقاومت، خط روند و در کل انواع چارتها آشنا شوید.
فلسفه تحلیل تکنیکال
در کل، آنالیز تکنیکال بر 3 اصل «تکرار تاریخ»، «حرکت قیمتها بر اساس روندها» و «انعکاس اتفاقات در قیمتها» سوار است:
- تکرار تاریخ: همانطور که گفتیم، تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمتهای گذشته به پیشبینی آینده یک دارایی مانند ارز دیجیتال میپردازد. این یعنی تاریخ تمایل به تکرار خودش را دارد.
- حرکت قیمتها بر اساس روندها: قیمتها دوست دارند بدون تغییر روند فعلیشان را ادامه بدهند. این اصل شبیه به قانون اول نیوتن است.
- انعکاس اتفاقات در قیمتها: جمله «همهچیز در قیمت لحاظ شده است» بنیاد تحلیل تکنیکال بهشمار میرود. این اصل یعنی تمام اتفاقات دنیا مانند سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی و موارد دیگر، تاثیر خود را بر قیمتها خواهند گذاشت.
فلسفه تحلیل تکنیکال با فاندامنتال متفاوت است اما هر دو در تلاش برای حل یک مشکل هستند. این دو تحلیل برای پیشبینی جهت حرکت قیمت از روشهای متفاوتی میکنند. در واقع در تحلیل تکنیکال عقیده بر این است که صرفا نوسان قیمت برای پیشبینی کافی است، اما در تحلیل فاندامنتال سرمایهگذار به دنبال یافتن علت و چرایی این نوسانات است.
روندها
یکی دیگر از اصول پایهای آنالیز تکنیکال، روند است. تمام ابزارها مانند چارتها و الگوهای نموداری، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و اسیلاتورها به تشخیص روند کمک میکنند. بنابراین آموزش نحوه تشخیص روند در تحلیل تکنیکال بازارهایی مانند ارز دیجیتال از الزامات یک ترید و معامله موفق است. در بازار 3 دسته روند داریم:
- روند صعودی: روند صعودی که با اصطلاح بازار گاوی (Bullish Run) شناخته میشود، بر یک سری موجهای بالارونده سوار است. روند صعودی نشاندهنده قدرت تقاضای بالاتر یا غلبه خرید بر عرضه و فروش است.
- روند نزولی: در روند نزولی به اصطلاح بازار خرسی (Bear Run) برمیخوریم که از یک سری موج پایینرونده تشکیل شده است. در این روند، شاهد غلبه فشار فروش بر خرید و تقاضا هستیم.
- روند خنثی: روند خنثی نیز نشاندهنده وجود تعادل میان عرضه و تقاضاست. در این بازار هم موج صعودی و هم نزولی وجود دارد و قیمت توانایی پیشروی از سقفها یا کفهای قیمتی را ندارد.
برای آشنایی بیشتر با روند در تحلیل تکنیکال، مطلب زیر را بخوانید:
روند در تحلیل تکنیکال؛ قسمت دوم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
سطوح حمایت و مقاومت
حمایت و مقاومت در واقع سطوحی هستند که بر فشار خرید و فروش غلبه کرده و باعث افزایش یا کاهش قیمت میشوند. از طرفی این سطوح قابلیت تبدیل شدن به یکدیگر را دارند، به همین خاطر به آنها سطوح بازگشتی میگویند. تشخیص و تعیین سطوح حمایت و مقاومت نیاز به روانشناسی مختص به خود را دارد.
برای مطالعه سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، روی لینک زیر کلیک کنید:
سطح حمایت و مقاومت؛ قسمت سوم و چهارم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
انواع چارتها و نمودارها
از چارتهای مختلفی مانند نمودار میلهای (Bar Chart)، نمودار خطی (Line Chart) و نمودار شمعی (Candlestick Chart) استفاده میشود که هر کدوم مزایا و معایب خود را دارند، اما چارت کندل استیک محبوبترین نوع نمودار میان تریدرهای بازار است. از طرفی، نمودارها دارای مقیاس محاسبه لگاریتمی یا حسابی هستند که بسته به تغییر یا ثابت باقی ماندن فاصله بین اعداد، هر کدام از این نمودارها کاربرد جداگانهای دارند.
خط روند
در تحلیل تکنیکال، با وصل کردن سقفها و کفهای قیمتی ایجادشده قادر به رسم خطوط روند هستیم. برای تایید اعتبار خطوط رسم شده نیز باید به یک سری فاکتورها مانند میانگین فاصله نقاط، تعداد برخوردها، طول خط روند و حجم معاملات توجه کنیم. برای آشنایی بیشتر با نحوه تعیین خطوط روند نزولی و صعودی، روی لینکهای زیر کلیک کنید:
خط روند نزولی؛ قسمت هفتم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
خط روند صعودی؛ قسمت هشتم آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
آموزش الگوهای نموداری و چارت ها در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
الگوهای نموداری به دو دسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. در الگوی ادامهدهنده، قیمت همان روند قبل را دنبال خواهد کرد، اما در الگوی بازگشتی با تشکیل الگو، تغییر روند قیمت اتفاق میافتد. بد نیست بدانید که برخی از الگوهای نموداری ادامهدهنده مانند مثلث افزایشی، گاهی نقش یک پترن بازگشتی را نیز ایفا میکنند.
کانال قیمت
کانال قیمت یکی از پترنهای نموداری در آنالیز تکنیکال است. برای رسم کانال قیمت، ابتدا باید به روند نزولی یا صعودی توجه کنید. مثلا در روند صعودی، ابتدا خط روند اصلی را رسم کرده و سپس یک خط موازی آن در بالای قیمت رسم میکنیم به طوریکه که کندلها بین این دو خط قرار بگیرند. برای روند نزولی نیز همین امر اما در حالت مخالف صادق است؛ یعنی ابتدا خط روند اصلی را رسم کرده و یک خط موازی آن در پایین قیمتها رسم میکنیم. در زیر، مثالی از کانال قیمت نزولی را مشاهده میکنید.
شما میتوانید از کانال قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنید. از نظر تایید اعتبار نیز هرچه عمر کانال بیشتر و دفعات برخورد قیمت با دو خط اصلی و کانال بیشتر باشد، اعتبار کانال بالاتر خواهد بود.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم (Flag) به دو شکل سهگوش و مستطیل در چارتها ظاهر میشود. برای یافتن این پترن که به جهت دقت بالای خود مورد علاقه تریدرهاست، نیازی به جستجوی زیاد ندارید. پرچم که از جمله الگوهای ادامهدهنده است، بعد از یک حرکت شارپی و تند در بازار اتفاق میافتد.
شیب الگوی پرچم نیز باید خلاف جهت روند باشد. یعنی در روند صعودی شیب رو به پایین و در روند نزولی، شیب این پترن رو به بالاست.
آموزش الگوی مثلث افزایشی، کاهشی و متقارن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
انواع مختلف الگوی مثلث (Triangle) از نوع افزایشی (Ascending)، کاهشی (Descending) و متقارن (Asymmetric) هر دو نقش ادامهدهنده و بازگشتی را ایفا کرده و مثالهای نقض فراوانی برای آنها وجود دارد. در الگوی مثلث افزایشی، ضلع پایینی آن رو به بالا و دارای شیب مثبت، و ضلع بالایی آن به صورت افقی است.
در مثلث کاهشی، ضلع پایینی افقی و ضلع بالایی به صورت مورب با شیب منفی است.
در مثلث متقارن ضلعها از دو خط روند شیبدار و همگرا، یکی صعودی و دیگری نزولی، تشکیل شده است.
الگوی سر و شانه معکوس و سقف
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) در دو حالت معکوس (Reverse) و سقف (Top) تشکیل میشود و از جمله پترنهای بازگشتی بهشمار میرود. در این الگو به طور کلی شانه راست، شانه چپ، سر و خط گردن وجود دارد. در الگوی سر و شانه معکوس 3 کف قیمتی داریم، که سر آن رو به پایین است و دو کف قیمتی دیگر شانههای پترن را تشکیل میدهند. در این الگو؛ پس از شکست خط گردن، قیمت رشد خواهد کرد.
در الگوی سر و شانه سقف، 3 سقف قیمتی داریم که سر پترن در بالا قرار دارد و دو سقف قیمتی دیگر شانههای راست و چپ را تشکیل میدهند. در این الگو، پس از شکست خط گردن، قیمت ریزش خواهد کرد.
آموزش الگوی کف و سقف دوقلو در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
کف دو قلو (Double Bottom) زمانی تشکیل میشود که قیمت در انتهای روند یا موج نزولی به یک سطح حمایت رسیده و با کاهش قیمت متوقف شود و سپس دوباره با افزایش قیمت، دوباره به همان سطح حمایتی بازگردد. این یعنی دو کف حمایتی تشکیل شده است و به همین خاطر، به آن کف دوقلو میگویند. البته 4 حالت مختلف به نامهای آدم-آدم، آدم-حوا، حوا-آدم و حوا-حوا برای پترن کف دو قلو وجود دارد.
در زیر، نمونهای از حالت حوا-آدم الگوی کف دوقلو را مشاهده میکنید. برای تشخیص آدم یا حوا باید به ظاهر کفها توجه کنید. اگر کف ما به شکل نوکتیز و V شکل باشد به آن آدم، ولی اگر حالتی گرد و عریض به شکل U داشته باشد به آن حوا میگوییم.
الگوی سقف دو قلو (Double Top)، دقیقا عکس کف دوقلو و نیز از نظر ظاهری دارای 4 حالت مختلف است.
الگوی فالینگ وج و رایزینگ وج
الگوی فالینگ وج (Falling Wedge) یا کنج نزولی دارای دو خط روند همگرا است که از هر دو سمت احتمال شکست آن وجود دارد. این پترن در هر دو دسته الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده قرار میگیرد. با شکست خط روند بالایی، قیمت به صورت شارپی رشد خواهد کرد. شیب خط روند نیز نزولی است.
الگوی رایزینگ وج (Rising Wedge) یا کنج صعودی مشابه فالینگ وج است، با این تفاوت که شیب خط روند آن صعودی است. در الگوی رایزینگ وج نیز هر دوی احتمال شکست رو به بالا و رو به پایین وجود دارد، اما به دلیل احتمال بیشتر شکست رو به پایین، از جمله پترنهای بازگشتی شناخته میشود.
الگوهای کندل استیک
تحلیل تکنیکال با استفاده از کندل استیک نوع دیگری از نگاه به الگوهای نموداری است. ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow) معانی متفاوتی دارند. مثلا بین دو کندل با بدنه بلند و کوتاه تفاوت وجود دارد. حتی بسته به قیمت باز و بسته شدن کندلها نیز اسامی متفاوتی برای آنها خواهیم داشت.
از جمله انواع کندل استیکها میتوان موارد زیر را نام برد:
- دوکی یا فرفره (Spinning Tops)
- دوجی (Doji)
- ماروبوزو (Marubozu)
حال الگوهای کندل استیک که میتوانند ترکیبی از یک یا چند کندل باشند، روش دیگر تحلیل تکنیکال ما خواهند بود. بیشتر این الگوها برای نشان دادن نقاط بازگشتی کاربرد دارند تا ادامهدار بودن روند. از جمله الگوهای کندل استیک میتوان موارد زیر را نام برد:
- ابر سیاه (Dark Cloud Cover)
- خط نافذ (Piercing Line)
- ستاره عصرگاهی (Evening Star)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
آموزش اندیکاتورها و اسیلاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتور تحلیل تکنیکال از یک سری نقطه داده حاصل از اعمال فرمول در دادههای قیمتی یک دارایی مانند ارز دیجیتال تشکیل میشود. دادههای قیمت شامل ترکیبی از قیمتهای باز (Open)، بالاترین قیمت (High)، پایینترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close) هستند. البته ممکن است برخی از اندیکاتورها فقط از قیمت بسته شدن و برخی دیگر از حجم و تعداد قراردادهای تسویه نشده در فرمولشان استفاده کنند. در این حالت، دادههای قیمت وارد فرمول شده و نقاط داده تولید میشوند. مثلا، میانگین 3 قیمت بستهشدن 41، 43 و 43 یک نقطه داده [(41+43+43) / 3 = 42.33] است.
در کل دو نوع اندیکاتور پیشرو (Leading) و پسرو یا تاخیری (Lagging) داریم. نقش اندیکاتورهای پیشرو پیشبینی قیمت و پسروها تاییدی بر روند فعلی است.
اسیلاتور (Oscillator) یک اندیکاتور است که بالا و پایین یک خط مرکزی یا بین دو سطح نوسان میکند. اسیلاتورها میتوانند برای مدتهای طولانی در سطوح بحرانی (اشباع خرید یا اشباع فروش) باقی بمانند، اما برای یک بازه زمانی ثابت پایداری نخواهند داشت.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یا MA در دسته اندیکاتورهای پسرو قرار میگیرد. این یعنی MA به پیشبینی آینده قیمت نخواهد پرداخت. دو مدل رایج این اندیکاتور، میانگین متحرک ساده یا SMA و نمایی یا EMA هستند. در کل از میانگین متحرک با دو هدف استفاده میشود:
- تعیین سطوح حمایت و مقاومت هنگام رسیدن قیمت به این خط
- تعیین سیگنال خرید و فروش
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) یا RSI
شاخص قدرت نسبی در واقع یک اسیلاتور است که با نوسان بین بازه 0 تا 100، سرعت و تغییرات قیمت را اندازهگیری میکند. اگر از پلتفرمهای معروفی همچون تریدینگ ویو یا بایننس استفاده میکنید، نیازی به محاسبه دستی RSI ندارید. این اسیلاتور عموما پایین نمودارهای قیمت نمایش داده میشود.
اما برای محاسبه دستی این شاخص باید میانگین سود و ضرر 14 دوره گذشته را حساب کنید. حالا وقتی مقدار RSI صفر باشد، یعنی قیمت بسته شدن هر کندل از قیمت بستهشدن کندل قبلتر از خود پایینتر بوده است. این اتفاق به معنای فشار فروش (نزدیکی به منطقه اشباع فروش یا Oversold) بالاست.
حالا هرچه این عدد به 100 نزدیکتر باشد، یعنی قیمت بستهشدن کندلهای جدید بالاتر از کندلهای قبلی بوده است. این امر نیز به معنای فشار خرید بیشتر (نزدیکی به منطقه اشباع خرید یا Overbought) است.
مک دی (MACD)
مک دی اندیکاتور تحلیل تکنیکال بعدی است که به آموزش آن خواهیم پرداخت. مک دی مخفف Moving Average Convergence Divergence و به معنای واگرایی همگرایی میانگین متحرک است. این اندیکاتور از نوع پسرو است و به خاطر نوسان خود بین دو خط، در دسته اسیلاتورها نیز قرار میگرد. مک دی دارای 3 جزء ساختاری است:
- خط مک دی (MACD Line)
- خط سیگنال (Signal Line)
- هسیتوگرام
هر کدام از این خطها فرمول محاسبه مختص به خود را دارند که در مطلبی به صورت مفصلتر درباره آنها صحبت خواهیم کرد. اما اکثر پلتفرمهای تریدینگ دارای اندیکاتور هستند و نیازی به محاسبه دستی آن نیست.
فیبوناچی
سطوح فیبوناچی از اعداد 1، 2، 3، 5، 8،… در دنباله فیبوناچی گرفته شدهاند. این سطوح از طریق تقسیم اعداد این دنباله بر همدیگر به دست میآیند که معروفترین آنها سطوح 23.6 درصد، 38.2 درصد، 50 درصد، 61.8 درصد و 78.6 درصد هستند. این سطوح محدودههای احتمالی حمایت و مقاومت ما را تشکیل میدهند. همانند دیگر اندیکاتورها، قابلیت اعمال این سطوح در پلتفرمهای معاملاتی وجود دارد و نیازی به حفظ کردن یا رسم دستی آنها نیست.
مدیریت ریسک و سرمایه
شما در عین استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال، همچنین نیازمند مدیریت آنها هستید. ریسک به احتمال رخداد رویدادهای منفی در فعالیت شما اطلاق میشود. ریسک بخشی از ترید در حوزه رمز ارزها و در واقع شانس ایجاد یک خروجی نامطلوب در معامله است که ضرر را به دنبال دارد. مثلا، ریسک 50 درصدی در یک پوزیشن شورت (فروش) به معنای احتمال 50 درصدی رشد قیمت و ضرردهی شماست.
در بازار ریسکهای مختلفی داریم از جمله:
- ریسک اعتباری (Credit Risk)
- ریسک حقوقی (Legal Risk)
- ریسک نقدینگی (Liquidity Risk)
- ریسک بازار (Market Risk)
- ریسک عملیاتی (Operational Risk)
حال برای مدیریت اینگونه ریسکها، استراتژیهای مختلفی طراحی شده است. اما قانونی کلی ورود به هر بازاری این است که «بیشتر از آنچه توانش را دارید ریسک نکنید». با توجه به جاذبه بازار ارزهای دیجیتال، توصیه ما به شما این است که بیش از 10 درصد بودجه یا درآمد ماهانهتان را به سرمایه گذاری در رمز ارزها اختصاص ندهید. از طرف دیگر، اگر تازهوارد هستید، ترید با پول قرضی هم توصیه نمیشود.
از جمله استراتژیهای مدیریت ریسک میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مدیریت بر اساس حجم ورود (Posotion Sizing)
- نسبت ریسک/پاداش (Risk/Reward Ratio)
- حد ضرر و برداشت سود (Stop-Loss and Take-Profit)
البته مدیریت ریسک به همینجا ختم نمیشود. با استفاده از استراتژیهای مدیریت سرمایه نیز میتوانید ضررهای مالی خود را کاهش دهید. مدیریت سرمایه در حوزه رمز ارزها شامل خرید و فروش یک دارایی با هدف کسب سود در عین مدیریت پورتفولیو است. مدیریت دارایی مفهوم جدیدی نیست، اما مدیریت داراییهای ارز دیجیتال به خاطر نوسان بیش از حد این بازار به روشهای بدیعتری نیاز دارد.
شرکتهای مختلفی به ارائه خدمات مدیریت سرمایه در بازار پرداختهاند که میتوان از آنها بهره برد. اما این روش برای سرمایهگذاران خرد کاربرد زیادی ندارد و بیشتر مناسب موسسات است. در مقالهای به طور مفصل نحوه مدیریت ریسک و سرمایه را آموزش دادهایم. برای آشنایی بیشتر با نحوه مدیریت ریسک و سرمایه در بازارهای مالی مانند رمز ارزها مطلب زیر را بخوانید:
آموزش کامل مدیریت ریسک و سرمایه در بازار ارز دیجیتال
جمعبندی
آنالیز تکنیکال از جمله الزامات ورود به بازار رمز ارزها برای داشتن یک ترید موفقیتآمیز است. در این مطلب، آموزش تحلیل تکنیکال را به 4 فصل مبانی و تئوریها، الگوها نموداری، اندیکاتورها و مدیریت ریسک و سرمایه تقسیم کردیم. به امید اینکه این آموزش مثمر ثمر واقع شده باشد.
منابع: