تعلق مهریه در صورت عدم بکارت | پاسخ کامل حقوقی
اگر دختر باکره نباشد مهریه تعلق میگیرد
در شرایطی که دختر باکره نباشد، تعلق مهریه به عوامل متعددی بستگی دارد؛ از جمله اینکه آیا عدم بکارت قبل از عقد بوده و پنهان شده، یا در دوران عقد توسط همسر از بین رفته است. قانون برای هر یک از این سناریوها، احکام متفاوتی در نظر گرفته و تکلیف مهریه را مشخص کرده است.
موضوع بکارت در عقد نکاح و تأثیر آن بر حقوق مالی زن، از جمله مهریه، یکی از مسائل حساس و پیچیده در نظام حقوقی خانواده ایران به شمار می آید. این پیچیدگی ها نه تنها از نظر فقهی و حقوقی، بلکه از جنبه های اجتماعی و اخلاقی نیز اهمیت ویژه ای دارد. افراد بسیاری، چه در آستانه ازدواج و چه درگیر مسائل پس از آن، با ابهامات و نگرانی هایی در این خصوص مواجه هستند. آگاهی از ظرایف قانونی می تواند به افراد کمک کند تا تصمیماتی آگاهانه و مستدل اتخاذ کنند و از بروز مشکلات حقوقی و عاطفی جدی تر پیشگیری شود. این مقاله به تفصیل به تمامی سناریوهای مرتبط با وضعیت بکارت و تأثیر آن بر مهریه، با استناد به قوانین و رویه های قضایی موجود، می پردازد.
مفهوم بکارت و جایگاه آن در قانون
در بحث های حقوقی مربوط به ازدواج و طلاق، واژه بکارت فراتر از یک مفهوم صرفاً پزشکی است و ابعاد حقوقی و اجتماعی گسترده ای را در بر می گیرد. از منظر قانون، بکارت به معنای عدم برقراری رابطه زناشویی پیش از ازدواج است و در عرف جامعه ما به عنوان یکی از شروط ضمنی و اساسی در عقد دائم دختران محسوب می شود، حتی اگر صراحتاً در عقدنامه ذکر نشده باشد. این انتظار عرفی و اجتماعی از باکره بودن دختر در زمان عقد، ریشه های عمیقی در فرهنگ و سنت های ایرانی دارد و همین امر باعث شده تا قانون نیز به این موضوع توجه ویژه ای نشان دهد.
اهمیت بکارت به حدی است که فقدان آن، در صورت کتمان از سوی زن و عدم اطلاع مرد پیش از عقد، می تواند به عنوان یکی از مصادیق تدلیس در ازدواج تلقی شود و حق فسخ نکاح را برای زوج ایجاد کند. این تمایز قانونی میان زن باکره و غیرباکره، به ویژه در مسائل مربوط به مهریه و برخی دیگر از حقوق مالی و غیرمالی، پیامدهای حقوقی متفاوتی را به دنبال دارد که آشنایی با آن ها برای تمامی طرفین بسیار ضروری است.
وضعیت مهریه در صورت عدم بکارت پیش از عقد (با کتمان)
یکی از دشوارترین و حساس ترین سناریوها در پرونده های خانواده، زمانی است که مرد پس از عقد متوجه شود همسرش پیش از ازدواج باکره نبوده و این موضوع از او پنهان مانده است. این وضعیت که در حقوق به تدلیس در ازدواج معروف است، پیامدهای حقوقی جدی را برای هر دو طرف، به ویژه در مورد مهریه، به دنبال دارد.
تدلیس در ازدواج چیست؟ فریب و کتمان حقیقت
تدلیس در ازدواج به معنای فریب دادن یکی از طرفین عقد نکاح توسط طرف دیگر یا شخص ثالث است. این فریب می تواند از طریق ارائه اطلاعات نادرست (مثلاً ادعای باکره بودن در حالی که فرد باکره نیست) یا پنهان کردن واقعیت (کتمان عدم بکارت) اتفاق بیفتد. برای تحقق تدلیس، شرایطی لازم است:
- قصد فریب: فردی که تدلیس می کند، باید قصد فریب طرف مقابل را داشته باشد.
- علم مرد به شرط باکره بودن: مرد باید بر اساس شرط باکره بودن همسر، اقدام به ازدواج کرده باشد. این شرط ممکن است صریحاً ذکر شده باشد یا به صورت ضمنی و عرفی وجود داشته باشد.
- پنهان کاری: زن باید از عدم بکارت خود آگاه بوده و عامدانه این موضوع را از مرد پنهان کرده باشد.
در چنین شرایطی، قانون این حق را برای مرد قائل شده است که در صورت اثبات تدلیس، اقدام به فسخ نکاح کند. این حق به دلیل اهمیت صداقت و شفافیت در بنیان خانواده و جلوگیری از آسیب های روانی و اجتماعی ناشی از فریب کاری است.
حق فسخ نکاح برای زوج و تأثیر آن بر مهریه
مردی که به دلیل تدلیس در ازدواج (مانند کتمان عدم بکارت) متضرر شده است، می تواند به استناد ماده 1128 قانون مدنی، نکاح را فسخ کند. این ماده بیان می کند که: هر گاه در یکی از طرفین، صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف فاقد آن صفت بوده، برای طرف دیگر حق فسخ خواهد بود. باکره بودن، معمولاً به عنوان یک صفت ضمنی در ازدواج با دختران محسوب می شود.
بر اساس ماده 1101 قانون مدنی، در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی به دلیل تدلیس در ازدواج، زن هیچ گونه حق مهریه ای نخواهد داشت.
تفاوت اصلی فسخ نکاح با طلاق در این است که فسخ، عقد را از ابتدا باطل می کند و آثار آن با طلاق متفاوت است:
- اثر بر مهریه: در طلاق، معمولاً زن مستحق دریافت مهریه است (تمام یا نصف)، اما در فسخ نکاح به دلیل تدلیس قبل از نزدیکی، مهریه به زن تعلق نمی گیرد.
- عده: زن پس از فسخ نکاح، نیاز به نگه داشتن عده طلاق ندارد و بلافاصله می تواند با شخص دیگری ازدواج کند.
- ثبت در شناسنامه: در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی، نام همسر از شناسنامه زن پاک می شود و نیاز به انجام مراحل طلاق و ثبت آن نیست.
مرد برای استفاده از حق فسخ، باید فوریت را رعایت کند؛ یعنی به محض اطلاع از عدم بکارت و تدلیس، بلافاصله اقدامات قانونی لازم را انجام دهد. تأخیر بی مورد می تواند حق فسخ او را از بین ببرد.
مجازات دختری که باکره نیست (جرم فریب در ازدواج)
علاوه بر جنبه حقوقی فسخ نکاح، پنهان کردن عدم بکارت در صورت تدلیس، می تواند جنبه کیفری نیز داشته باشد. ماده 647 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) به موضوع فریب در ازدواج می پردازد. این ماده مقرر می دارد: هر گاه یکی از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم می گردد.
با وجود اینکه این ماده مستقیماً به موضوع بکارت اشاره نمی کند، اما رویه قضایی، کتمان عدم بکارت را از مصادیق امثال آن دانسته و آن را مشمول این ماده می شمارد، به ویژه اگر ثابت شود زن با اقدامات فیزیکی (مانند جراحی ترمیم بکارت) قصد فریب مرد را داشته است. اما باید توجه داشت که این مجازات با اصلاحات قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در سال 1399، کاهش یافته و از جرائم قابل گذشت محسوب می شود؛ یعنی پیگیری آن منوط به شکایت شاکی خصوصی (مرد) است و با رضایت او نیز پرونده مختومه می شود.
مهریه در صورت از بین رفتن بکارت توسط همسر در دوران عقد
سناریوی دوم و کاملاً متفاوت، زمانی است که زن در زمان عقد باکره بوده، اما بکارت او پس از عقد و در اثر نزدیکی با همسر از بین می رود. در این حالت، وضعیت حقوقی زن و مهریه او به شکل کاملاً متفاوتی تعریف می شود و تفاوتی با سایر موارد تعلق کامل مهریه نخواهد داشت.
تعلق کامل مهریه به زن
اگر زن در دوران عقد، بکارت خود را به واسطه نزدیکی با همسرش از دست بدهد، حتی اگر زندگی مشترک به طلاق منجر شود، وی مستحق دریافت تمامی مهریه تعیین شده در عقدنامه خواهد بود. در این وضعیت، زن باکره و غیرباکره در مسئله دریافت مهریه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و مرد مکلف به پرداخت کامل مهریه است، مگر اینکه طرفین توافق دیگری داشته باشند.
این حکم قانونی بر اساس این اصل است که با وقوع عقد و نزدیکی، رابطه زناشویی به طور کامل برقرار شده و زن تمامی حقوق مالی خود، از جمله کل مهریه را، به دست آورده است. رویه قضایی نیز به طور قاطعانه بر این موضوع تأکید دارد و صرف ازاله بکارت در دوران عقد توسط زوج را دلیلی بر تعلق کامل مهریه می داند.
حق حبس و ارتباط آن با بکارت
یکی از حقوق مهمی که قانون مدنی برای زن در نظر گرفته، حق حبس است. ماده 1085 قانون مدنی تصریح می کند: زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و قبل از نزدیکی واقع نشده باشد.
حق حبس به زن باکره این امکان را می دهد که تا زمانی که تمام مهریه خود را دریافت نکرده، از انجام وظایف زناشویی خودداری کند. این حق، تنها به زن باکره قبل از نزدیکی تعلق می گیرد. به محض اینکه نزدیکی صورت گیرد و بکارت از بین برود، حق حبس ساقط می شود و زن دیگر نمی تواند با استناد به آن از تمکین خودداری کند، هرچند که همچنان حق مطالبه مهریه کامل خود را دارد. بنابراین، ارتباط نزدیکی بین حق حبس، باکره بودن زن و مطالبه تمام مهریه وجود دارد.
گواهی بکارت و نقش آن در دعاوی حقوقی
گواهی بکارت، که گاهی از آن با عنوان گواهی سلامت نیز یاد می شود، سندی پزشکی است که وجود یا عدم وجود پرده بکارت را تأیید می کند. این گواهی، به ویژه در دعاوی خانوادگی و مسائل مربوط به مهریه و فسخ نکاح، می تواند نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای ایفا کند.
دریافت و اعتبار گواهی سلامت/بکارت
برای دریافت گواهی بکارت، فرد می تواند به پزشک متخصص زنان یا پزشکی قانونی مراجعه کند. در هر دو حالت، رضایت کامل فرد برای انجام معاینه ضروری است و بدون رضایت او، معاینه صورت نخواهد گرفت. اما باید توجه داشت که در دعاوی قضایی و زمانی که دادگاه نیاز به اظهارنظر رسمی در این زمینه داشته باشد، معمولاً فقط گواهی صادر شده توسط پزشکی قانونی اعتبار لازم را خواهد داشت.
گواهی پزشکی قانونی علاوه بر تأیید وجود یا عدم وجود بکارت، می تواند نوع پرده بکارت و در صورت آسیب دیدگی، میزان و نحوه آن را نیز مشخص کند. این جزئیات می تواند در تشخیص اینکه آیا بکارت پیش از عقد از بین رفته یا در دوران عقد، بسیار حیاتی باشد.
موارد کاربرد گواهی بکارت
گواهی بکارت در چندین موقعیت حقوقی می تواند به کار گرفته شود:
- اثبات عدم بکارت در دعاوی فسخ نکاح: زمانی که مرد مدعی تدلیس در ازدواج به دلیل عدم بکارت همسر است، گواهی پزشکی قانونی بهترین دلیل برای اثبات این ادعا خواهد بود.
- اثبات باکره بودن در طلاق: اگر زن در دوران عقد و قبل از نزدیکی طلاق بگیرد و باکره باشد، مستحق نصف مهریه است و همچنین می تواند نام همسر سابق را از شناسنامه خود پاک کند. گواهی بکارت در این موارد نقش اثباتی دارد.
- اثبات ازاله بکارت توسط همسر: در مواردی که زن مدعی است بکارتش توسط همسرش در دوران عقد از بین رفته، گواهی پزشکی قانونی می تواند این امر را تأیید کند و به او در مطالبه کامل مهریه کمک کند.
چالش های اثبات عدم بکارت و اهمیت فوریت
در دعاوی مربوط به عدم بکارت، زمان یک عامل بسیار حیاتی است. قانون گذار در ماده 1131 قانون مدنی، حق فسخ نکاح را فوری دانسته است. این بدان معناست که مرد به محض اطلاع از وجود عیب یا تدلیس، باید بلافاصله اقدام به طرح دعوای فسخ کند. تأخیر بی مورد می تواند به منزله اسقاط حق فسخ تلقی شود.
همچنین، در صورتی که مدت زمان زیادی از عقد گذشته باشد و رابطه زوجیت برقرار شده باشد، دادگاه به طور معمول فرض را بر این می گذارد که ازاله بکارت توسط زوج صورت گرفته است. در چنین شرایطی، اثبات خلاف آن بر عهده مرد است و نیاز به ارائه دلایل و شواهد قوی و معارض دارد که این کار را بسیار دشوار می سازد.
نکات مهم و توصیه های حقوقی
موضوع مهریه و بکارت از جمله مسائل پیچیده ای است که می تواند زندگی افراد را تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه، به برخی نکات کلیدی و توصیه های حقوقی پرداخته می شود که می تواند به افراد در مواجهه با این شرایط کمک کند.
ضرورت مشاوره با وکیل متخصص خانواده
با توجه به پیچیدگی های قانونی و حساسیت های اجتماعی پیرامون مسائل بکارت و مهریه، مراجعه به یک وکیل متخصص خانواده امری ضروری است. یک وکیل مجرب می تواند:
- تحلیل حقوقی دقیق: شرایط خاص هر پرونده را به دقت بررسی کرده و راهکارهای قانونی متناسب را ارائه دهد.
- راهنمایی در جمع آوری مدارک: در جمع آوری و ارائه مدارک لازم، مانند گواهی پزشکی قانونی، به شما کمک کند.
- نمایندگی در دادگاه: به بهترین نحو از حقوق شما در مراجع قضایی دفاع کند.
- جلوگیری از اشتباهات: از هرگونه اشتباهی که می تواند به از بین رفتن حقوق شما منجر شود (مانند عدم رعایت فوریت در فسخ نکاح) جلوگیری کند.
اهمیت صداقت و شفافیت پیش از عقد
صداقت و شفافیت در دوران آشنایی پیش از عقد، پایه و اساس یک ازدواج موفق و پایدار است. پنهان کاری در مورد مسائل مهمی مانند وضعیت بکارت می تواند نه تنها منجر به تبعات حقوقی جدی (مانند فسخ نکاح و عدم تعلق مهریه و حتی مجازات کیفری) شود، بلکه بنیان اعتماد را از بین برده و به روابط انسانی آسیب های عمیقی وارد کند. بهتر است هرگونه ابهامی قبل از جاری شدن صیغه عقد، با شفافیت کامل برطرف شود تا از بروز مشکلات در آینده جلوگیری شود.
مدارک لازم برای طرح دعوی فسخ نکاح
برای طرح دعوی فسخ نکاح به دلیل تدلیس در عدم بکارت، مرد باید مدارک و مستندات زیر را تهیه و ارائه کند:
- کپی مصدق عقدنامه: سند رسمی ازدواج.
- گواهی پزشکی قانونی: سندی که عدم بکارت زن را تأیید می کند. این گواهی باید پس از دستور دادگاه و معاینه پزشکی قانونی صادر شده باشد.
- دلایل و مدارک اثبات تدلیس: هرگونه مدرکی که نشان دهد زن به عمد عدم بکارت خود را پنهان کرده است، مانند شهادت شهود، اقرار خود زن (در صورت وجود)، یا هرگونه شواهدی که بر آگاه بودن مرد به شرط باکره بودن و فریب خوردن او دلالت دارد.
- مدارک شناسایی: کپی شناسنامه و کارت ملی زوج.
نحوه تنظیم شکواییه
تنظیم شکواییه یا دادخواست فسخ نکاح نیازمند دقت و رعایت اصول حقوقی است. شکواییه باید شامل اطلاعات هویتی کامل زوجین، تاریخ و شماره عقدنامه، شرح دقیق ماجرا و چگونگی اطلاع از عدم بکارت، استناد به مواد قانونی مربوطه (به ویژه ماده 1128 قانون مدنی برای فسخ و ماده 647 قانون مجازات اسلامی برای فریب در ازدواج) و درخواست های مشخص از دادگاه (مانند فسخ نکاح و عدم تعلق مهریه و مطالبه خسارات) باشد. توصیه می شود برای تنظیم دقیق و صحیح این اسناد، حتماً از مشاوره و کمک وکیل متخصص بهره گرفته شود.
نمونه متن شکواییه باکره نبودن زن در زمان عقد
در شرایطی که مرد قصد دارد به دلیل کتمان عدم بکارت از سوی زن، اقدام به فسخ نکاح کند، تنظیم یک شکواییه حقوقی دقیق و مستند بسیار حائز اهمیت است. در ادامه یک نمونه کلی از متن شکواییه ارائه می شود که باید با توجه به جزئیات هر پرونده شخصی سازی شود.
ریاست محترم مجتمع قضایی / دادگاه عمومی حقوقی خانواده …
با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند: اینجانب [نام و نام خانوادگی زوج] فرزند [نام پدر زوج]، به شماره شناسنامه [شماره شناسنامه زوج] و کد ملی [کد ملی زوج]، در تاریخ ………… (روز/ماه/سال) به موجب سند نکاحیه شماره ………… ثبت شده در دفتر ازدواج شماره ………… با سرکار خانم [نام و نام خانوادگی زوجه] فرزند [نام پدر زوجه]، به شماره شناسنامه [شماره شناسنامه زوجه] و کد ملی [کد ملی زوجه]، عقد دائم بسته ام.
پس از گذشت مدتی کوتاه از تاریخ عقد، متأسفانه متوجه شدم که خوانده محترمه، برخلاف آنچه پیش از عقد به بنده اظهار کرده و در عرف مسلم جامعه و مبنای ازدواج با یک دختر دوشیزه است، باکره نبوده و این موضوع اساسی و حیاتی را عامدانه از بنده پنهان نموده است. ایشان با کتمان حقیقت و به نحوی فریبنده، شرایطی را فراهم آورده که بنده با تصور باکره بودن ایشان، اقدام به ازدواج نموده ام.
لذا با عنایت به اینکه بکارت خوانده از شروط ضمنی و ارکان اصلی این ازدواج بوده و تدلیس و فریب در ازدواج محقق گردیده است، و با استناد به ماده 1128 قانون مدنی که حق فسخ نکاح را در صورت فقدان صفت شرط شده، برای متضرر قائل است، اینجانب تقاضای صدور حکم فسخ نکاح و همچنین عدم تعلق مهریه به خوانده محترمه را دارم. در صورت لزوم، مراتب جهت معاینه و تأیید پزشکی قانونی نیز درخواست می گردد. همچنین، با توجه به فریب صورت گرفته، تقاضای پیگیری کیفری موضوع بر اساس ماده 647 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) و مطالبه خسارات دادرسی وارده را نیز دارم.
با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی زوج]
[امضاء]
سوالات متداول
آیا اگر دختر باکره نباشد مهریه تعلق میگیرد؟
تعلق مهریه به دختری که باکره نیست، به شرایطی که بکارت از بین رفته بستگی دارد. اگر عدم بکارت قبل از عقد بوده و زن این موضوع را از مرد پنهان کرده باشد (تدلیس)، در صورت فسخ نکاح، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد. اما اگر بکارت در دوران عقد توسط همسر از بین رفته باشد، زن مستحق دریافت کامل مهریه است.
در چه صورت در دوران عقد به دختر غیر باکره مهریه تعلق نمی گیرد؟
در صورتی که دختر در زمان عقد باکره نبوده و این واقعیت را از مرد پنهان کرده باشد و مرد پس از اطلاع، اقدام به فسخ نکاح کند، مهریه ای به او تعلق نخواهد گرفت. این امر به دلیل تدلیس در ازدواج و باطل شدن عقد از ابتدا است.
مهریه دختر غیر باکره چقدر است؟ (در صورت عدم تدلیس)
اگر عدم بکارت به دلیل نزدیکی با همسر در دوران عقد باشد، مهریه دختر غیر باکره به صورت کامل به او تعلق می گیرد. هیچ تفاوتی با زن باکره در این حالت وجود ندارد و مرد موظف به پرداخت تمام مهریه است.
حق حبس چیست و چه ارتباطی با بکارت دارد؟
حق حبس، حقی است که بر اساس ماده 1085 قانون مدنی به زن داده شده است تا پیش از دریافت مهریه کامل خود (در صورتی که مهریه حال باشد)، از انجام وظایف زناشویی خودداری کند. این حق تنها به زن باکره قبل از نزدیکی تعلق می گیرد و با وقوع نزدیکی، حتی اگر مهریه پرداخت نشده باشد، ساقط می شود.
آیا دختر باکره می تواند نام همسر سابق را از شناسنامه پاک کند؟
بله، در صورتی که طلاق قبل از نزدیکی واقع شود و زن باکره باشد، می تواند با ارائه گواهی پزشکی قانونی و حکم دادگاه، نام همسر سابق را از شناسنامه خود پاک کند. در این شرایط، حتی نیاز به ثبت طلاق در شناسنامه نیز نیست و وضعیت تجرد او حفظ می شود.
آیا برای عدم بکارت زندان دارد؟
در صورتی که عدم بکارت با تدلیس (فریب در ازدواج) همراه باشد و زن عامدانه این موضوع را از مرد پنهان کرده باشد، می تواند مشمول مجازات حبس تعزیری از سه ماه تا یک سال (طبق ماده 647 قانون مجازات اسلامی و اصلاحات اخیر) شود. این مجازات جنبه کیفری دارد و جدا از حق فسخ نکاح است.
اگر مرد بعد از سال ها متوجه عدم بکارت زن شود، باز هم می تواند فسخ نکاح کند؟
حق فسخ نکاح فوری است. یعنی مرد به محض اطلاع از عدم بکارت و تدلیس باید بلافاصله اقدام کند. اگر سال ها از ازدواج گذشته باشد و مرد با تأخیر طولانی اقدام کند، دادگاه ممکن است حق فسخ او را ساقط شده تلقی کند، مگر اینکه دلایل موجه و قانونی برای این تأخیر وجود داشته باشد که اثبات آن بسیار دشوار است.
آیا برای اثبات عدم بکارت نیاز به رضایت زن است؟
بله، برای انجام معاینه بکارت، رضایت فرد ضروری است. در دعاوی حقوقی، دادگاه دستور معاینه را صادر می کند، اما معاینه فیزیکی بدون رضایت زن ممکن نیست. در صورت عدم رضایت زن، دادگاه می تواند با توجه به سایر قرائن و شواهد، تصمیم گیری کند.
آیا پنهان کردن مدرک تحصیلی یا سایر ویژگی ها نیز تدلیس محسوب می شود؟
بله، بر اساس ماده 647 قانون مجازات اسلامی، فریب در ازدواج می تواند شامل پنهان کردن یا اظهار خلاف واقع در مورد صفات مهم دیگر مانند تحصیلات، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل و تجرد نیز باشد، مشروط بر اینکه عقد بر اساس وجود آن صفات واقع شده باشد و طرف فریب خورده قصد ازدواج با فرد دارای آن صفت را داشته باشد.
نتیجه گیری
موضوع مهریه در شرایطی که دختر باکره نباشد، ابعاد حقوقی پیچیده ای دارد و به دو سناریوی اصلی تقسیم می شود. اگر عدم بکارت پیش از عقد وجود داشته و زن این موضوع را از مرد پنهان کرده باشد، مرد حق فسخ نکاح را پیدا می کند و در این صورت، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد و حتی ممکن است زن مشمول مجازات کیفری نیز شود. اما اگر بکارت در دوران عقد توسط خود همسر از بین رفته باشد، زن مستحق دریافت تمامی مهریه خود خواهد بود، همانند سایر موارد که زن باکره است و مهریه به او تعلق می گیرد.
این تفاوت های اساسی نشان می دهد که صداقت و شفافیت پیش از عقد تا چه حد می تواند از بروز اختلافات و مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری کند. آگاهی از این قوانین برای تمامی افراد، اعم از مردان و زنان، ضروری است تا بتوانند تصمیمات درست و آگاهانه ای در مسیر زندگی مشترک خود اتخاذ کنند. در تمامی این مراحل و برای هرگونه اقدام حقوقی، مراجعه به یک وکیل متخصص و باتجربه در امور خانواده می تواند راهگشا باشد و از تضییع حقوق شما جلوگیری کند. برای دریافت مشاوره تخصصی و حقوقی در این زمینه، متخصصین ما آماده ارائه خدمات هستند.