خلاصه کتاب فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران (مصطفوی)

خلاصه کتاب فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران ( نویسنده علی اصغر مصطفوی )
کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» اثر علی اصغر مصطفوی، کاوشی عمیق و تحلیلی در ریشه های فلسفی و تاریخی این دو آیین کهن ایرانی است که در پی کشف لایه های معنایی پنهان در پس آداب و رسوم آن هاست. این اثر ارزشمند، نوروز و چهارشنبه سوری را نه تنها جشن هایی ساده، بلکه نمادهایی از هویت، مقاومت فرهنگی و پیوند ناگسستنی ایرانیان با گذشته باشکوه خود معرفی می کند. با مطالعه این خلاصه، خواننده به درکی جامع از دیدگاه های نویسنده و نکات کلیدی این کتاب دست پیدا می کند.
فرهنگ کهن ایران زمین، گنجینه ای بی بدیل از آداب و رسومی است که ریشه های آن به اعماق تاریخ می رسد. در میان این سنت های دیرین، نوروز و چهارشنبه سوری جایگاه ویژه ای دارند؛ جشن هایی که تنها مناسبت هایی برای شادی و سرور نیستند، بلکه نمادهایی عمیق از پیوستگی فرهنگی، رستاخیز طبیعت و پایداری هویت ایرانی به شمار می روند. علی اصغر مصطفوی، پژوهشگر برجسته در حوزه ایران شناسی، با نگارش کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران»، خوانندگان را به سفری پربار در ژرفای این آیین ها دعوت می کند. این کتاب، اثری مختصر اما جامع است که از منظری تحلیلی به ریشه های اساطیری، تاریخی و فلسفی نوروز و چهارشنبه سوری می پردازد و دیدگاه های منحصر به فرد نویسنده را به وضوح منعکس می سازد. در این مقاله، خلاصه ای جامع و تحلیلی از محتوای این کتاب ارزشمند ارائه می شود تا علاقه مندان به فرهنگ و تاریخ ایران، با هسته اصلی پیام ها، استدلال ها و ساختار این اثر آشنا شوند و درک عمیق تری از میراث فرهنگی خود به دست آورند.
نگاهی به زندگی و آثار علی اصغر مصطفوی
علی اصغر مصطفوی، نویسنده کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران»، از جمله پژوهشگران و منتقدان ادبی برجسته ایرانی است که بخش عمده ای از فعالیت های علمی خود را به مطالعات عمیق در حوزه تاریخ، اساطیر و ادبیات کهن ایران اختصاص داد. او در سال ۱۳۲۰ چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۸۲ دار فانی را وداع گفت و میراثی گران بها از پژوهش ها و نوشته های خود را برای نسل های پس از خود به یادگار گذاشت. شیوه پژوهش مصطفوی، همواره بر پایه رویکردی علمی، مستند و تحلیلی بنا شده بود و تلاش می کرد تا با نگاهی دقیق و موشکافانه، لایه های پنهان فرهنگ و تمدن ایرانی را آشکار سازد. او در آثارش، به دنبال پیوندهای ناگسستنی میان اسطوره ها، تاریخ و آیین ها بود و سعی داشت تا از طریق این ارتباطات، به درکی جامع از هویت فرهنگی ایران دست یابد.
فعالیت های پژوهشی او تنها به نوروز و چهارشنبه سوری محدود نمی شد، بلکه او در موضوعات متنوعی از جمله جایگاه زن در اساطیر، مفاهیم آخرالزمانی در آیین های کهن، و ماهیت قربانی در فرهنگ های باستانی به تحقیق و نگارش پرداخت. از دیگر آثار مهم او که جایگاه ویژه ای در مطالعات ایران شناسی دارند، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- زن ایرانی در آینه ی اساطیر: کاوشی در نقش و جایگاه زنان در داستان ها و افسانه های کهن ایرانی.
- سوشیانت موعد آخرالزمان زرتشت: بررسی مفهوم منجی در دین زرتشت و ارتباط آن با باورهای ایرانی.
- اسطوره قربانی: تحلیلی بر مفهوم و آیین های قربانی در فرهنگ های مختلف، به ویژه ایران باستان.
- ایرانیان بودایی کیش: پژوهشی در زمینه حضور و تأثیر آیین بودا در ایران.
- اندیشه در ایران زمین: مروری بر سیر تحولات فکری و فلسفی در طول تاریخ ایران.
این آثار، همگی گواهی بر رویکرد گسترده و عمیق مصطفوی در مطالعات ایران شناسی هستند. او با بهره گیری از منابع معتبر و نگاهی تحلیلی، توانست ابعاد مختلف فرهنگ و تاریخ ایران را برای خوانندگان آشکار سازد و به غنای دانش موجود در این حوزه بیفزاید. کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» نیز نمونه ای بارز از همین رویکرد علمی و پژوهشی است که با دقت و وسواس مثال زدنی، به کالبدشکافی ریشه های این دو جشن ملی می پردازد.
چرایی نگارش و مخاطبان فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران
نگارش کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» توسط علی اصغر مصطفوی، انگیزه های عمیقی داشت که فراتر از صرفاً معرفی دو جشن باستانی بود. نویسنده با هدف پر کردن خلأ موجود در منابعی که به صورت جامع و فلسفی به این آیین ها پرداخته باشند، دست به قلم برد. او دریافته بود که بسیاری از مردم، با وجود پایبندی به نوروز و چهارشنبه سوری، از ریشه های عمیق فکری و اساطیری آن ها بی خبرند و صرفاً به جنبه های ظاهری و تفریحی این جشن ها اکتفا می کنند. از این رو، تلاش کرد تا با نگارش اثری مختصر اما جامع، پیچیدگی های پنهان در پس این سنت ها را برای عموم مردم و پژوهشگران آشکار سازد.
ارزش این کتاب برای خواننده، در ابعاد مختلفی قابل مشاهده است. نخست، این اثر به خوانندگان کمک می کند تا درک عمیق تری از میراث فرهنگی خود پیدا کنند. با مطالعه این کتاب، خواننده به ریشه های باستانی آداب و رسومی که هر ساله به جا می آورد، پی می برد و ارتباط خود را با تاریخ و هویت ملی اش تقویت می کند. این پیوند با گذشته، نه تنها یک حس افتخار را در فرد برمی انگیزد، بلکه به او امکان می دهد تا در برابر تحریفات تاریخی و فرهنگی، مقاومت بیشتری داشته باشد. مصطفوی نوروز را نه فقط یک جشن، بلکه یادآور عزت ملی و رستاخیز دوباره ایرانیان پس از هر شکست و ناامیدی می دانست. او معتقد بود که نوروز، نویدبخش روشنایی و آزادی است و به ما می آموزد که تاریکی زمستان رفتنی است و باید برای دور کردن ناپاکی ها و ناامیدی ها از جغرافیای وطن، کمر همت ببندیم و امیدوارانه تلاش کنیم.
مخاطبان اصلی کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» طیف وسیعی از افراد را در بر می گیرد. دانشجویان و پژوهشگرانی که در حوزه های تاریخ، فرهنگ، اساطیر و فلسفه ایران باستان فعالیت می کنند، این کتاب را منبعی ارزشمند برای تعمیق دانش خود می یابند. همچنین، افرادی که قصد خرید یا مطالعه کامل کتاب را دارند، می توانند با مرور این خلاصه، به درک کلی از محتوا و نقاط قوت آن دست پیدا کنند و با دیدگاه های نویسنده آشنا شوند. علاوه بر این، عموم مردم که کنجکاو هستند تا از ریشه ها و فلسفه عمیق آیین های نوروز و چهارشنبه سوری مطلع شوند، می توانند با این اثر ارتباطی قوی برقرار کرده و به دانش خود در این زمینه بیفزایند. در مجموع، هدف مصطفوی از نگارش این کتاب، افزایش آگاهی عمومی و تخصصی درباره اهمیت این دو جشن در هویت و فرهنگ ایرانی بوده است.
مروری بر ساختار و محتوای اصلی کتاب: فصول کلیدی
کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» علی اصغر مصطفوی، با ساختاری منطقی و فصل بندی دقیق، خواننده را گام به گام با ابعاد مختلف این آیین های کهن آشنا می کند. نویسنده در هر فصل، با رویکردی تحلیلی و مستند، به یکی از جنبه های فلسفی، تاریخی یا آیینی نوروز و چهارشنبه سوری می پردازد و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار خواننده قرار می دهد.
بخش اول: فلسفه نوروز و مبانی آن
در آغاز کتاب، مصطفوی به بررسی مفاهیم بنیادینی می پردازد که در درک فلسفه نوروز حیاتی هستند. او ابتدا بر مفهوم «جشن» تاکید می کند و آن را نه صرفاً یک تفریح، بلکه رویدادی دارای معنای عمیق فرهنگی و اجتماعی می داند. سپس، به تشریح مفهوم «فروهر» می پردازد. در اوستا به نام «فروشی» و در پهلوی به نام «فروهر» (Fravahr) شناخته می شود. فروهر یکی از نیروهای مقدس و نامرئی انسان است که پیش از آفرینش انسان وجود داشته و پس از مرگ نیز، جاودان می ماند. وظیفه فروهر، نگهبانی، ترقی و حفاظت از آدمی در طول زندگی است و پس از مرگ، هر سال یک بار (از بیست و پنجم اسفند تا پنجم فروردین)، فروهرهای درگذشتگان به زمین بازمی گردند و به یمن قدوم آنان است که گیاهان می رویند و طبیعت زنده می شود. این بازگشت، دلیل برگزاری جشن فروردگان و پنج روز آخر و پنج روز اول سال پارسی به یاد درگذشتگان است.
مصطفوی سپس به سراغ «پیدایش و تسمیه نوروز» می رود. او با ارجاع به نظریات گوناگون، به ویژه دیدگاه حکیم عمر خیام در «نوروزنامه»، نوروز را به بازگشت خورشید به نقطه اول برج حمل و ارتباط آن با جمشید، پادشاه اساطیری ایران، پیوند می زند. عمر خیام نوروز را روزی می داند که جمشید آن را دریافت و نام «نوروز» بر آن نهاد و آن را برای بزرگداشت آفتاب، جشن گرفت. این جشن نمادی از خرمی و شادی در آغاز سال جدید است که امید به سالی پربار را در دل ها زنده می کند.
در ادامه، نویسنده به بررسی «نوروز در دوران پیش از اسلام» می پردازد. شواهد تاریخی و باستان شناسی نشان می دهند که نوروز در دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان به عنوان یک جشن ملی برگزار می شده است. اگرچه نام نوروز به صراحت در اوستا نیامده، اما ریشه های آن به اعیاد کهن تر رستاخیزی در آغاز بهار در آسیای میانه و غربی بازمی گردد. در زمان هخامنشیان، نوروز در تخت جمشید با شکوه فراوان برگزار می شد و نمایندگان ملت ها و درباریان در آن شرکت می کردند. در دوران اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز اهمیت ملی خود را حفظ کرد و به عنوان جشنی همگانی شناخته می شد. در دوره ساسانی، پنج روز اول فروردین به «نوروز عامه» اختصاص داشت و روز ششم که «نوروز بزرگ» یا «خردادروز» نامیده می شد، از قداست و اهمیت ویژه ای برخوردار بود. این روز، به ایزد آب و تابستان (رپیتون) منسوب بود و وقایع مهمی چون زاده شدن زرتشت و رستاخیز، به آن نسبت داده می شد.
نوروز پس از اسلام: تداوم و تحولات
مصطفوی در این بخش از کتاب به موضوع مهم چگونگی پایداری و تطور نوروز در بستر فرهنگی پس از ورود اسلام به ایران می پردازد. او نشان می دهد که چگونه نوروز، به رغم تغییرات سیاسی و اجتماعی، توانست جایگاه خود را در فرهنگ ایرانی حفظ کند و به عنوان نمادی از مقاومت فرهنگی و هویت ملی، پابرجا بماند. نوروز در این دوران، نه تنها از بین نرفت، بلکه با فرهنگ اسلامی در هم آمیخت و به عنصری جدایی ناپذیر از تقویم و زندگی ایرانیان تبدیل شد. این پایداری، گواهی بر عمق ریشه ها و اهمیت نوروز در روح و روان مردم ایران است.
آداب و رسوم نوروزی: نمادگرایی و ریشه های کهن
یکی از جذاب ترین بخش های کتاب، تحلیل نمادگرایی و ریشه های کهن آداب و رسوم نوروزی است. مصطفوی با دقت به بررسی هر یک از این آیین ها می پردازد:
- هفت سین: نویسنده ریشه های تاریخی و فلسفی «هفت سین» را بررسی می کند. او به نظریه ابوریحان بیرونی اشاره می کند که در گذشته «هفت صنف» از غلات (مانند گندم، جو، برنج و…) بر هفت ستون کاشته می شد و از رویش آن ها، آینده محصول سال پیش بینی می گردید. تقدس عدد هفت نزد ایرانیان، به دلیل ارتباط آن با هفت امشاسپند است. مصطفوی توضیح می دهد که چگونه «هفت صنف» به تدریج در زبان عامه به «هفت سین» تغییر یافته و در نتیجه، سنت چیدن هفت شیء که با حرف سین آغاز می شود، پدید آمده است. این تحول، نشان دهنده پویایی فرهنگ و دگرگونی آیین ها در گذر زمان است.
- سبزه پروردن: این آیین، ریشه های عمیقی در فرهنگ کشاورزی ایران باستان دارد. بیست و پنج روز پیش از عید، دانه هایی مانند گندم، جو و برنج را در ظروف یا ستون هایی از خشت می کاشتند تا از روی چگونگی رشد آن ها، میزان محصول سال آینده را پیش بینی کنند. این رسم، نمادی از رویش، برکت و تجدید حیات طبیعت است.
- کوزه شکستن: این رسم که در گذشته در روزهای پیش از نوروز انجام می شد، ریشه هایی بهداشتی و نمادین دارد. مردم باور داشتند که با شکستن کوزه های کهنه و فرسوده و جایگزینی آن ها با ظروف نو، به سلامت خانه کمک کرده و بیماری ها را از خود دور می کنند. این آیین، نمادی از پالایش، طرد کهنگی و استقبال از نو شدن است.
- آیین آبریزگان: شست وشو، غسل و آب پاشیدن به یکدیگر در نوروز، نمادی از اهمیت آب و پاکیزگی در شروع سال نو بود. مردم هنگام سپیده دم خود را در آب می شستند یا به یکدیگر آب می پاشیدند تا از گناهان پاک شوند و با طهارت وارد سال جدید گردند. این رسم، علاوه بر جنبه دینی، به تبرک جستن از آب و طلب باران نیز مرتبط بود.
- بارعام نوروزی و پیک نوروزی: مصطفوی به آداب دربار شاهان در نوروز اشاره می کند. در دوران ساسانی، شاه در روز نوروز به عموم مردم بارعام می داد و به شکایات رسیدگی می کرد. «پیک نوروزی»، خوش نام ترین و خوش شگون ترین فرد بود که با آیین ویژه ای به حضور شاه می رسید، خوان نوروزی را می گسترد و پیام های خوشبختی و برکت را برای شاه و مملکت آرزو می کرد. این مراسم، نمادی از ارتباط شاه با مردم و آغاز سالی پر خیر و برکت بود.
چهارشنبه سوری: آیین آتش و پالایش
کتاب به تفصیل به آیین چهارشنبه سوری و ریشه های آن می پردازد. مصطفوی اشاره می کند که این جشن، که در یکی از شب های پایانی سال برگزار می شد، در ابتدا لزوماً در «چهارشنبه» نبود. در کهن ترین متون، به «شب سوری» اشاره شده و «چهارشنبه» بعدها به آن افزوده گشته است. جشن سوری، از جشن های آتش افروزی مهم در ایران باستان بود و هدف آن، کمک به سرعت بخشیدن به گرم شدن هوا و رخت بربستن سرمای زمستان بود.
نویسنده به تحلیل نمادین آتش افروزی و پریدن از روی آتش می پردازد. در باورهای کهن، آتش افروزی بر پشت بام ها در جشن فروردگان، به منظور یاری رساندن به بازگشت فروهرها (ارواح مردگان) بود. شعار معروف «سرخی تو از من، زردی من از تو»، اگرچه امروزه نماد پالایش و نوزایی است، اما مصطفوی اشاره می کند که این عبارت و رسم پریدن از روی آتش، ریشه های بسیار کهنی در آیین زرتشتی ندارد؛ چرا که در این آیین، آتش بسیار مقدس شمرده می شد و گفتن عبارتی «دشنام گونه» به آن مرسوم نبوده است. این آیین ها متعلق به زمانی است که ایرانیان دیگر آتش را به مانند نیاکان خود، فروغ ایزدی نمی دانستند و بیشتر به جنبه نمادین و پالایشی آن توجه داشتند.
آیین های مرتبط با چهارشنبه سوری که در کتاب مورد بررسی قرار می گیرند، شامل موارد زیر هستند:
- آجیل مشکل گشا: این آجیل که معمولاً شامل هفت نوع دانه خشکبار بود، به عنوان نمادی از برکت و رفع مشکلات در شب چهارشنبه سوری خورده می شد و ریشه های آن به آداب پیشکشی به ارواح درگذشتگان بازمی گردد.
- فالگوش و گره گشایی: در شب سوری، افرادی که بختشان گره خورده بود، گوشه دستمالی را گره می زدند و در گذرگاه ها از اولین رهگذر می خواستند که آن را بگشاید. همچنین، به سخنان نخستین رهگذر گوش می سپردند و آن را به فال نیک یا بد می گرفتند. این آیین ها برگرفته از این باور بودند که فروهرهای درگذشتگان در این ایام بر زمین می آیند و می توانند به گشودن مشکلات و راهنمایی زندگان کمک کنند.
- شال اندازی: این رسم کهن، به ویژه در مناطق همدان و زنجان، همچنان رواج دارد. جوانان شال هایی را از روزنه های بام خانه ها به درون می انداختند و صاحبان خانه، هدایایی چون شیرینی، آجیل یا حتی لباس در گوشه آن می بستند. این هدیه هم جنبه تفأل داشت و هم نمادی از نیاز و فدیه به فروهرها بود. شیرینی نشانه شیرین کامی، انار نشانه کثرت اولاد، گردو نشانه طول عمر و بادام و فندق نماد استقامت در برابر دشواری ها بودند.
- قاشق زنی: این آیین تمثیلی از بازگشت ارواح درگذشتگان و طلب غذا توسط آن هاست. افرادی (معمولاً جوانان) با پوشاندن چهره خود، قاشق بر کاسه می زدند و به در خانه ها می رفتند تا از این مهمانان آسمانی به صورت ناشناس، غذا و آجیل دریافت کنند. این رسم، علاوه بر بعد نمادین، به خانواده های بی بضاعت نیز کمک می کرد تا در آستانه سال نو از دیگران کمک دریافت کنند.
پیوستگی فرهنگی نوروز: فراتر از مرزهای ایران
علی اصغر مصطفوی در کتاب خود، به این نکته مهم می پردازد که نوروز و آیین های مشابه آن، تنها محدود به جغرافیای ایران نیستند، بلکه تأثیر و تأثری متقابل با سایر فرهنگ ها و تمدن ها داشته اند. او از بابلی ها، فنیقی ها، یونانیان، مصریان، ترک ها و اعراب مثال هایی می آورد که در آن ها جشن هایی با مضامین مشابه نوروز (مرگ و رستاخیز طبیعت، آغاز سال نو) برگزار می شده است. این بخش، عمق نفوذ فرهنگی ایران و مفاهیم کهن مشترک بشری را آشکار می سازد.
یکی از موضوعات محوری در این بخش، بحث درباره مفهوم «ایزد شهید شونده» است. مصطفوی به ایزدانی چون دموزی در اساطیر سومری، آتیس در یونان، اوزیریس در مصر و سیاوش در ایران اشاره می کند. این ایزدان، نمادی از طبیعت در حال مرگ و رستاخیز بودند و آیین های سوگواری و سپس جشن و شادی برای آن ها، تکرار چرخه های طبیعی زمستان و بهار بود. آیین سوگ سیاوش که پیش از نوروز برگزار می شد و با فرارسیدن نوروز به شادی تبدیل می گشت، پیوند عمیقی با مفهوم مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی داشت. این پیوستگی ها نشان می دهند که نوروز، فراتر از یک جشن ملی، یک مفهوم جهانی درباره تجدید حیات و غلبه بر تاریکی است.
علی اصغر مصطفوی نوروز را نه فقط یک جشن، بلکه یادآور عزت ملی و رستاخیز دوباره ایرانیان پس از هر شکست و ناامیدی می دانست. او معتقد بود که نوروز، نویدبخش روشنایی و آزادی است و به ما می آموزد که تاریکی زمستان رفتنی است.
نویسنده همچنین به تأثیر نوروز بر موسیقی ایران اشاره می کند و نام هایی چون «ساز نوروز» و «نوروز بزرگ» در دستگاه های موسیقی سنتی را یادآور می شود که نشان دهنده عمق نفوذ این جشن در تمام جنبه های هنری و فرهنگی ایران است. او حتی به تشابهاتی در جشن های ژاپن (جشن اموات اُبُن) با مراسم ایرانیان در یادبود فروهرها اشاره می کند که نشان از گستردگی نفوذ فرهنگی ایران در طول تاریخ دارد. این بخش از کتاب، نوروز را از یک رویداد محلی فراتر برده و آن را در بستر وسیع تری از تعاملات فرهنگی و تمدنی قرار می دهد.
بر اساس مطالعات مصطفوی، نوروز و مهرگان در میان مردم شبه جزیره عربستان نیز جشن های بزرگی محسوب می شدند. این آیین ها به خصوص در میان پادشاهان حیره که سنن درباری خود را بر اساس آیین شهریاران ساسانی بنا نهاده بودند، رواج کامل داشت. حتی در ترکیه امروزی نیز نوروز جشنی بزرگ است که سغدیان آن را «نوسرد» به معنای سال نو می نامیدند و به دوستان و بستگان خود شیرینی می دادند، از این رو در ترکیه نوروز را «جشن شیرینی» یا «شکریایرامی» نیز می نامند. این نامگذاری و آداب مشابه، گواهی بر همگرایی فرهنگی در طول تاریخ است.
قلقشندی، نویسنده و مورخ قرن هشتم هجری، نیز در کتاب «صبح الاعشی» خود به وضوح اشاره کرده است که نوروز، به عنوان یکی از مشهورترین اعیاد مصر، از ایران باستان به این سرزمین راه یافته و به آن «نیروز قبطی» می گویند. او توضیح می دهد که مصریان در این روز به شادی و آتش افروزی می پردازند و آب بر روی هم می پاشند که حتی از مراسم ایرانیان نیز مفصل تر است. مردم شام نیز همین آیین را در اوایل ماه نیایش خود برگزار می کنند. فرضیه هایی وجود دارد که کمبوجیه دوم یا داریوش بزرگ، نوروز باستان را به مصر بردند و روابط فرهنگی میان دو تمدن را مستحکم کردند. جالب توجه است که حتی پس از فتح مصر توسط اعراب، این جشن باستانی در آن کشور ادامه یافت. امروزه نیز در مصر، در اوایل بهار، مردم در روزی مشابه سیزده بدر ایرانیان، از شهر بیرون می روند و مراسمی شبیه به سیزده بدر دارند که آن را «یشم النسیم» می نامند. این شباهت ها، عمیقاً نشان دهنده ریشه های مشترک و تأثیرگذاری فرهنگی ایران در منطقه است.
علی اصغر مصطفوی در بخش های پایانی کتاب، به این همبستگی های فرهنگی تاکید می کند. او نشان می دهد که چگونه مفهوم ایزدان گیاهی شهید شونده و الهه های باروری، در اساطیر مختلف جهان، از دموزی و اینانا در سومر تا اوزیریس و ایزیس در مصر و آتیس در یونان، بازتاب می یابد و این شباهت ها، نوروز را در یک بستر گسترده تر از باورهای جهانی درباره مرگ و رستاخیز طبیعت قرار می دهد. این تطبیق ها، غنای فکری کتاب مصطفوی را بیش از پیش نمایان می سازد و به خواننده کمک می کند تا نوروز را نه تنها یک جشن ملی، بلکه نمادی از یک کهن الگوی جهانی درک کند.
آیین قاشق زنی تمثیلی است از فرا رسیدن مهمانان تازه رسیدهٔ آسمانی که گرسنه گشته اند و آب و غذا می جویند و باید فدیه ای نثار آنان کرد. قاشق و ظرف مسین نشانهٔ غذا و غذاخوری است و فدیهٔ غذایی در هنگام آیین های دینی یکی از رسم های دیرین همهٔ قوم های روی زمین است.
سیزده فروردین: تجلی پیوند با طبیعت
آخرین بخش از مجموعه رسم های جشن بهاری که با شب سوری آغاز می شود و پس از برگزاری مراسم سال نو به اوج خود می رسد، بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین است. اگرچه در متون کهن فارسی به صراحت از این رسم نام برده نشده، اما به طور سنتی در میان اقوام ایرانی باقی مانده و احتمالا قدمتی به اندازه خود نوروز دارد. مصطفوی و سایر پژوهشگران به توجیه های مختلفی برای این آیین اشاره می کنند. یکی از این توجیه ها، ارتباط روز سیزدهم ماه با ایزد تیر (تیشتر)، ایزد باران در ایران باستان است. باور بر این بود که این ایزد همواره در حال جنگ با دیو خشکی (اپوش) است و پیروزی او به معنای باران و سالی پربار برای زمین است. از این رو، مردم در این روز به دشت و صحرا می رفتند، گوسفند بریان می کردند و این نذر و نیاز به ایزد باران بود تا مزارع نو دمیده را از باران سیراب کند. افکندن سبزه های نوروزی به آب روان جویبارها نیز، تمثیلی از دادن فدیه به ایزد آب آناهیتا و ایزد باران تیشتر به شمار می رفت.
یکی دیگر از رسوم سیزده بدر، گره زدن سبزه توسط دوشیزگان برای باز شدن بخت است. این رسم نشان دهنده درآمیختگی آیین های مذهبی و جادویی در گذشته است، جایی که مردم آرزوهای خود را به صورت عملی و نمادین، برای تحقق بخشیدن به آن ها اجرا می کردند. گره زدن دو شاخه سبزه، نمادی از پیوند میان یک مرد و زن و تداوم نسل ها بود. مصطفوی همچنین به این نکته اشاره می کند که جشن های دوازده روزه نوروز با دوره دوازده هزار ساله جهان در اساطیر نجومی ایران ارتباط دارد و روز سیزده، به نشانه آشفتگی نهایی و بی نظمی، به آن افزوده شد و به همین دلیل در برخی باورها، نحس شمرده می شد.
نوروز در موسیقی ایران
توجهی که نوروز در دوران ساسانیان از آن برخوردار بود، در موسیقی نیز بازتاب یافت. در میان نام آهنگ های زمان ساسانی، نام های «نوروز»، «ساز نوروز»، «نوروز بزرگ» و «نوروز قباد» به چشم می خورد. این نغمه ها که توسط خنیاگران حرفه ای اجرا می شدند، معمولاً از پیچیدگی بیشتری در موسیقی برخوردار بوده و با چند ساز متداول همراهی می شدند. امروزه نیز در ردیف دستگاهی موسیقی ایران، چند گوشه با عناوین «نوروز عرب»، «نوروز صبا» و «نوروز خارا» در دستگاه راست پنجگاه و همایون اجرا می شود که بازمانده و تداوم یافته نمونه هایی از موسیقی مقامی قدیم ایران هستند.
«نوروزخوانی» یا «بهارخوانی» نیز از جمله آیین های کهن ایرانی است. نوروزخوانان، خنیاگران گمنام و دوره گردی بودند که از حدود پانزده روز به عید مانده، بر در هر خانه ای بهار را با شعر و آواز نوید می دادند. مضمون این آیین، علاوه بر توصیف طبیعت و بشارت بهار، ستایش اهورامزدا، مدح شاهان و مردم گشاده دست بود. این جنبه هنری و موسیقایی نوروز، نشان دهنده عمق و گستردگی نفوذ این جشن در تمام ابعاد فرهنگی و هنری ایران است.
دستاوردهای کلیدی و ارزش افزوده کتاب مصطفوی
کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» اثر علی اصغر مصطفوی، دستاوردهای کلیدی و ارزش افزوده های فراوانی را برای خوانندگان به ارمغان می آورد. مهم ترین ایده و استدلال ارائه شده در این کتاب، این است که نوروز و چهارشنبه سوری صرفاً جشن های مناسبتی نیستند، بلکه ریشه های عمیق فلسفی، اساطیری و تاریخی دارند که آن ها را به نمادهایی از هویت، پایداری و تجدید حیات در فرهنگ ایرانی تبدیل کرده است. مصطفوی با رویکردی علمی، مستند و تحلیلی، خواننده را به سفری در اعماق این آیین ها می برد و لایه های پنهان معنایی آن ها را آشکار می سازد.
یکی از نقاط قوت برجسته کتاب، جامعیت آن در ارائه اطلاعات است. نویسنده با بهره گیری از منابع کهن و تحقیقات گسترده، توانسته است تصویری کامل و یکپارچه از نوروز و چهارشنبه سوری ارائه دهد. این جامعیت، به خواننده کمک می کند تا نه تنها با آداب و رسوم ظاهری، بلکه با مفاهیم بنیادین و فلسفه ای که در پس هر آیین نهفته است، آشنا شود. به عنوان مثال، تحلیل او از مفهوم «فروهر» و ارتباط آن با بازگشت ارواح و آیین های پیشواز نوروز، به درک عمیق تری از ریشه های اعتقادی این جشن ها منجر می شود.
نکات متمایزکننده این کتاب از سایر منابع مشابه، در دو جنبه اصلی قابل مشاهده است: نخست، خلاصه نویسی دقیق و هدفمند آن. مصطفوی توانسته است با وجود حجم نسبتاً کم کتاب (۵۳ صفحه)، اطلاعاتی غنی و فشرده ارائه دهد که برای خواننده کاملاً سودمند و قابل درک است. این خلاصه نویسی، کتاب را برای هر دو گروه مخاطبان عمومی و تخصصی، جذاب و قابل استفاده می کند. دومین نکته متمایزکننده، تمرکز بر فلسفه و نمادگرایی آیین هاست. در حالی که بسیاری از منابع به توصیف صرف آداب و رسوم می پردازند، مصطفوی فراتر رفته و به «چرا»یی وجود این آیین ها و نمادهایی که در خود دارند، پاسخ می دهد. او نوروز را به عنوان یک آیین رستاخیزی و نماد غلبه بر تاریکی و ناامیدی معرفی می کند و به نقش آن در حفظ عزت و هویت ملی ایرانیان تاکید می ورزد.
در نهایت، ارزش افزوده این کتاب در این است که به خواننده این امکان را می دهد تا با نگاهی تازه و عمیق تر، به آیین های نوروز و چهارشنبه سوری بنگرد. این اثر، نه تنها دانش تاریخی خواننده را افزایش می دهد، بلکه حس پیوند او را با گذشته و میراث فرهنگی اش تقویت می کند و او را به تفکر درباره اهمیت این جشن ها در زندگی امروز و آینده دعوت می نماید. این کتاب ابزاری قدرتمند برای شناخت و حفظ ارزش های فرهنگی ایران است.
جمع بندی نهایی و نتیجه گیری
کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» اثر ارزشمند علی اصغر مصطفوی، گنجینه ای مختصر اما عمیق برای شناخت ریشه های کهن این جشن های ملی است. این اثر با کاوش در ابعاد فلسفی، اساطیری و تاریخی نوروز و چهارشنبه سوری، فراتر از یک توصیف ساده عمل می کند و به خواننده دیدگاهی جامع و تحلیلی از این آیین ها ارائه می دهد. مصطفوی با نگاهی علمی و مستند، مفاهیم بنیادینی چون «فروهر»، «ایزد شهید شونده» و نمادگرایی آداب و رسومی چون هفت سین، سبزه پروردن، کوزه شکستن، بارعام نوروزی، شال اندازی و قاشق زنی را تشریح می کند. او همچنین به پایداری نوروز پس از اسلام و پیوستگی فرهنگی آن با تمدن های دیگر می پردازد و جایگاه نوروز را در قامت یک کهن الگوی جهانی تجدید حیات و پیروزی نور بر تاریکی، تثبیت می کند.
این کتاب به ویژه برای علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ ایران، دانشجویان و پژوهشگران، منبعی کم نظیر است که به آن ها کمک می کند تا از سطح ظاهری جشن ها فراتر رفته و به عمق معنایی و ریشه های هویتی آن ها پی ببرند. مطالعه این اثر، درک خواننده را از میراث فرهنگی غنی ایران زمین عمیق تر می سازد و حس پیوند او را با گذشته باشکوه نیاکانش تقویت می کند. با این تفاسیر، برای تعمیق بیشتر دانش و لذت بردن از جزئیات و استدلال های دقیق نویسنده، مطالعه اصل کتاب «فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران» به تمامی علاقه مندان توصیه می شود؛ اثری که به ما می آموزد چگونه در پس هر آیین دیرینه، فلسفه ای عمیق و پیامی جاودان نهفته است.
مشخصات کتاب و راه های دسترسی
نام کامل کتاب: فلسفه نوروز و چهارشنبه سوری در ایران
نویسنده: علی اصغر مصطفوی
ناشر: انتشارات امید سخن
سال انتشار: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۵۳ صفحه
شابک: 978-622-7944-59-4
فرمت های موجود: این کتاب عمدتاً در قالب الکترونیک (EPUB، PDF) و در برخی پلتفرم های فروش کتاب دیجیتال در دسترس است. برای دسترسی به نسخه قانونی و مطالعه آن، می توانید به اپلیکیشن ها و وب سایت های فروش کتاب الکترونیک مراجعه کنید.
سایر آثار مهم علی اصغر مصطفوی (برای کاوش بیشتر مخاطب)
علاقه مندان به آثار علی اصغر مصطفوی و پژوهش های او در زمینه ایران شناسی، می توانند برای تعمیق بیشتر مطالعات خود، سایر کتاب های این نویسنده را نیز بررسی کنند. این آثار، گستردگی و عمق دیدگاه های او را در حوزه های مختلف تاریخ و فرهنگ ایران نشان می دهند:
- زن ایرانی در آینه ی اساطیر
- سوشیانت موعد آخرالزمان زرتشت
- اسطوره قربانی
- ایرانیان بودایی کیش
- اندیشه در ایران زمین
این مجموعه از آثار، نشان دهنده تعهد مصطفوی به روشن سازی ابعاد گوناگون تاریخ و تفکر ایرانی است و می تواند مسیر جدیدی برای کاوش های فرهنگی خوانندگان بگشاید.