چرا هاشمی، هاشمی ماند؟ – گیلونا
هاشمی رفسنجانی به مثابه مادری که در محکمه برای نجات جان فرزندش از حق مادری خود گذشت در مقابل هجمه و تخریب و ترور شخصیتی از حق مسلم خود در حفظ منافع شخصی عدول کرد و مقاوم و پایدار در برابر تندروی و افراط گرایی و انحرافات از هر باند و جناحی ایستادگی کرد، چه آن زمان که در اعلام نتایج انتخابات مجلس ششم وادار به استعفا از حضور در مجلس شد و چه آن زمان که صلاحیت وی برای انتخابات ریاست جمهوری رد شد؛ چه زمانیکه قرائت خطبه نماز جمعه وی را مختل کردند و چه زمانیکه وی را عالیجناب سرخپوش خطاب دادند، اما هاشمی سعی کرد همان هاشمیِ امین انقلاب باقی بماند و حتی بازداشت نزدیکانش نیز او را از مسیر حفظ و صیانت صادقانه و شجاعانه از انقلاب باز نداشت، هاشمی با ایستادگی و درایت و صبر، سعی وافر در حفظ مهمترین و کلیدی ترین میراث امام خمینی(ره) داشت که اجازه ندهد به هر طریقی “انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان” بیفتد.
هاشمی به دنبال توسعه همه جانبه کشور بود، کشوری که پس از 8 سال جنگ تحمیلی علاوه بر ویرانی های گسترده، همچنان از نبود قوانین توسعه محور رنج می برد و سایه تفکرات و اندیشه های چپ گرایانه و پوپولیستی مانع از هرگونه فعالیت سازندگی بود، هاشمی با صمیمت تاریخی و عمیق میان خود و رهبری توانست توسعه متوازن و همه جانبه و پیشرفت محسوس و پایدار را در کشور به طور واقعی ریل گذاری و قطار پیشرفت را در مسیر قرار دهد و از موج تخریب و تهمتها نهراسید و در سایه این ترور شخصیتها توسط رهبر معظم انقلاب عنوان” هیچ کس برای من هاشمی نمی شود” را گرفت.
آنچه هاشمی را هاشمی کرد، میراثی است که در آن مردمسالاری دینی و تفوق جمهوریت بر هر نوع گرایش جزم اندیشانه و متحجرانه غلبه دارد و ایران را عضو فعال و موثر و مفید در نظام جهانی می داند و پیشرفت ایران و منطقه را موجب ایجاد همگرایی منطقه به منظور جلوگیری از هرگونه فتنه و توطئه خارجی و تجزیه می دانست.
نام هاشمی رفسنجانی مانند نام سایر بزرگان با همه نقاط ضعف و قوت به نیکی در تاریخ ایران ماندگار و جاودان خواهد ماند، چون حوادث و رویدادهای امروز نشان می دهد جای افراد خیر و دوراندیش مانند مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در تحولات و تلاطمات داخلی و منطقه ای و بین المللی چه میزان می تواند مهم و موثر باشد.