چرا باید رأی داد؟ – گیلونا
با توجه به گفتههای پزشکیان و با توجه به شخصیتهایی که در ستاد او مسئول کمیتهی محیط زیست هستند و افرادی که در این چند وقت در ستاد او سخنرانی داشتهاند، احتمال دارد که بتوانیم مطالبههای جدی برای انجام وظیفهی رئیس سازمان، مطابق مادهی ۱ قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست داشته باشیم. البته رقیب پزشکیان هم رئیس سازمان محیط زیست را انتخاب خواهد کرد. اما او چه اظهار نظری دربارهی معضلهای محیط زیست داشته؟ با در نظر گرفتن این که او در زمینهی اقتصاد راهبرد و رهنمودش صادرات سبزی به روسیه است، و همفکرش (نامزد کناررفته که اکنون میگوید طرفداران من به او رأی دهند) برنامهی اقتصادیاش دادن دویست متر زمین به بیخانهها برای شراکت با بسازوبفروشها است… میتوان حدس زد که چه بلایی بر سر بقایای منابع آب و خاک کشور خواهد آمد.
این، فقط یک دلیل برای اثبات این است که سخن کسانی که میگویند “رئیسجمهور کارهای نیست” یا “همگی مثل هم هستند” و با این توجیه توصیه به رأی ندادن میکنند، سخن دقیقی نیست. دلیل دیگر این که به احتمال زیاد با روی کار آمدن رقیب پزشکیان، ارزش ریال در برابر دلار باز هم سقوط خواهد کرد، چرا که او شخصیتی ناسازگار با معیارهای دیپلماتیک است و نتوانسته و نمیخواهد که رابطهی کشور را با آمریکا که قدرت اول اقتصادی جهان است، بهبود بخشد (نیازی به گفتن نیست که حفظ عزت و استقلال کشور مغایرتی با داشتن رابطه ندارد). او همچنین نمیخواهد FATF را امضا کند و این هم به سقوط پیوستهی ریال کمک خواهد کرد. نتیجهی اقتصاد ضعیفشونده (اقتصادی که کمتوان است و پیوسته در جهت ناتوانتر شدن پیش میرود) فشار آوردن فزایندهی دولت و مردم بر داشتههای طبیعی یعنی خوردن از سرمایههای ملی خواهد بود.
رأی دادن یا رأی ندادن، اگر برای نشان دادن نارضایتی از شرایط موجود باشد، باید با توجه به شرایط مشخص و نتیجهی قابل پیشبینی این عمل باشد. امروز همچون روز روشن است که با روی کار آمدن رقیب پزشکیان که چند دهه در پستهای مهم تصمیمساز و تصمیمگیر حضور داشته، اوضاع اقتصادی و بهتبع آن اوضاع محیط زیستی همچون گذشته سیر نزولی خواهد داشت. اما با روی کار آمدن پزشکیان دستکم کورسوی امیدی هست که آهنگ نزول کیفیت هوا و آب و خاک کشور کندتر شود.
در این میان کسانی، بهویژه خارجنشینانی هستند که میگویند رأی ندادن یک رفراندوم است… و توجه ندارند که این “رفراندوم” هماینک نیز صورت گرفته و مشخص است که حدود هشتاد درصد مردم، از جمله هر شش نامزد ریاست جمهوری، از اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور بهشدت یا تا اندازهای ناراضی هستند. رفراندوم را که برای نفس خودش انجام نمیدهند؛ هدفی باید بر آن مترتب باشد. با رأی ندادن به چه هدفی دست خواهیم یافت؟ مگر جز این است که روند کنونی ادامه خواهد یافت؟! توهم “هرچه بدتر، بهتر” را باید کنار گذاشت و دل بست به بهبود و اصلاح آرام وضع. بدیهی است که با انتخاب یک رئیسجمهور معقول که بتواند کارهایی هم بکند، معجزه رخ نخواهد داد، اما از بدتر شدن رابطه با جهان و سقوط پول ملی و تباهتر شدن طبیعت کشور هم چیزی جز نگونبختی در نخواهد آمد.
*فعال محیط زیست و مدیر انجمن دیدهبان کوهستان
۴۷۲۳۲