هویت پوچ کودکبلاگرها
روزنامه «جامجم» در گفتوگویی با کارشناسان آسیبهای «کودکبلاگری» را بررسی کرده که در ادامه میخوانید: نامش خاص است. صورتی گرد با چشمان درشت آبی. دختربچهای حدودا ۷-۶ ساله است، اما صفحه اینستاگرامش یک میلیون فالوئر یا همان دنبالکننده دارد! به لطف تلاشهای مادر تاکنون ۱۲۰۰ پست از حالات و حرکات مختلف این کودک از بدو تولد تاکنون در این صفحه منتشر شده است. حالا که کمی قد کشیده و بزرگ شده کار مدلینگ کودک آغاز شده است و هر روز با صحنهگردانی مادر، به جای بازی و سیر در حال و هوای کودکی خود، معصومیتش با یک استایل و ژست متفاوت مقابل دوربین قرار میگیرد تا مبادا مخاطبان خسته شوند و کسب وکار چندساله والدین ازسکه بیفتد! این ماجرا توصیف اندکی از یکی از چند ده صفحه کودکبلاگرهای ایران است؛ کودکانی که با تصمیم جبرگرایانه والدین در شرایطی وارد آشفتهبازار اینستاگرام میشوند که هیچ قدرت تفکر و تصمیمگیری از خود ندارند و بهجای گذران دوران کودکی و شکوفاکردن استعدادهایشان، محکوم به فعالیت در مسیری میشوند که هیچ حقی در انتخابش نداشتهاند. گرچه شاید در ظاهر زندگی این کودکان بسیار زیبا، راحت ومرفه بهنظر میرسد، اما در پس این ویترین پرزرق و برق، هویت و روح کودک است که خواسته یا ناخواسته به یغما میرود.
به گفته روانشناسان نوع نگاه و برداشت والدین نسبت به فرزندانشان در سرنوشت آنان بسیار نقش دارد. دکتر صدیقه بزازان، روانشناس کودک درگفتوگو با جامجم میگوید: ما باید کودکانمان را مثل یک باغبان پرورش دهیم نه مانند یک نجار، چیزی را که میخواهیم از آنها بسازیم.
بلاگرهای امروز، کودکان بیهویت آینده
براساس گزارش صندوق کودکان سازمان مللمتحد (یونیسف) درخصوص بررسی آسیبهای انتشارتصاویر کودکان در فضای مجازی، بهدست آوردن مهارتهای والدگری درعصر دیجیتال کارآسانی نیست؛ رسانههای اجتماعی، تلفنهای هوشمند و سایر فناوریها با سرعتی در حال پیشرفت هستند که به نظر میرسد سریعتر از فرزندان ما رشد میکنند و همیشه روشن نیست که چگونه از آنها بهطور ایمن استفاده کنیم؛ حتی وقتی بهترین نیت و هدف را دارید؛ لذا در چنین شرایطی توجه والدین در نوع نگاه و رویکرد خود به فرزندشان بسیار حساس و مهم است.
بزازان دراینباره میگوید: درحال حاضر نگاه اکثر والدین این است که فرزندانشان رادرجهتی که خودشان میخواهند سوق دهندواین درروش فرزندپروری صددرصد ناکارآمد است، زیرا مهمترین وظیفه پدرومادرکشف استعدادهاوتواناییهای کودک وپرورش آنهاست.
پس وقتی ما شروع میکنیم به نمایش کودک در دنیای مجازی، اتفاقی که میافتد این است که خواهناخواه آنها را در مسیری قرار میدهیم که مدنظر خودمان است؛ بهعبارتی دیگر من بهعنوان والد، بچه را در مسیری میفرستم که از همان ابتدا به کودک اینگونه القا میکند که نگاه جامعه به تو خیلی مهمتر از نگاه خودت به خودت است. اینجاست که کودکان بیهویت میشوند یعنی هویتشان یک هویت عاریتی میشود که قرار است آن را از سرپرستها و محیط بیرونی دریافت کنند و این یعنی ما در دنیای درونی هیچ معیاری برای ارزیابی خودمان نخواهیم داشت.
این روانشناس کودک همچنین بیان میکند: فرض کنید کودکی که اکنون شما پرورش میدهید در آینده قرار است یک شخص مهم در جامعه یا سیاستمدار شود. اگر این فرد در دنیای مجازی به این سبک جلو برود آیا در آینده حرفی برای گفتن خواهد داشت؟ برخی از والدین هم هستند که از اندامهای مختلف کودکانشان مانند دست، پا وپشت بچه عکس میاندازند، در اینجا هم لازم است که پدر و مادر اول تکلیفشان را با خودشان روشن کنند؛ اینکه چه وظیفهای درقبال فرزندشان دارند. آیا میخواهندفرزندشان را در قالبی که خودشان ازپیش تعیین کردهاند پیش ببرند یا میخواهند محیط بهتری را برای او آماده کنند تا بتوانند به نحو احسن پرورش پیدا کنند؟ بهطورکلی درحالحاضر ناخودآگاهماداریم بچههایمانرادرمسیر رقابتی، قضاوتی و مقایسهای میبریم که عواقب خوبی نخواهد داشت.
کودکبلاگری به چه قیمت؟
بزازان در توصیه به پدر ومادرهایی که ازکودکان خوددراینستاگرام استفاده میکنند، میگوید:بهترین توصیه این است که این دسته از پدر ومادرهادرابتدا ازخودشان بپرسند که هدفشان ازاین کارچیست؟ آیا درآمدزایی درسبک و سنگین کردن آسیبها و مزایای این کار میارزد به اینکه آینده بچه را به این شکل جلو ببرند؟ دومین توصیه نیز این است که دورنمای بیشتری نسبت به آینده فرزندشان داشته باشند؛ یعنی خانوادهها بهجای اینکه ازلحاظ علمی، ورزشی، هنری و… فرزندخودراکارآمد کنند، بچهها را در حوزههای دیگر میبرند و این مانند میوهای میشود که ظاهر بسیار زیبایی دارد، اما طعم و مزهای ندارد.