عمومی

خودکشی به سبک جواد نکونام؛ او بزرگ‌ترین دشمن خودش است!

استقلال هفته سوم لیگ را مثل فصل گذشته با شکست یک بر صفر پشت سر گذاشت. شکستی که به زعم جواد نکونام فرقی با دیدار هفته سوم لیگ قبل مقابل سپاهان نداشت ولی این فقط ظاهر ماجراست و وضعیت استقلال کمترین شباهتی به آخرین باخت لیگ برتری‌اش با نکونام ندارد. استقلال سال قبل با تیمی نصفه و نیمه پس از ۲ برد متوالی، در جدال با سپاهان در اوج ژوزه مورایس با یک پنالتی اشتباه اولین باخت فصل خود را تجربه کرد. امسال اما آبی‌ها بعد از یک برد و تساوی پرانتقاد و با یکی از پرستاره‌ترین تیم‌های چند فصل اخیر خود مقابل استقلال خوزستانی شکست خوردند که در ۲ بازی قبلی‌اش حتی موفق به گلزنی هم نشده بود!

البته فقط استقلال نیست که شرایطش نسبت به فصل قبل با تغییری ۱۸۰ درجه‌ای مواجه شده و اوضاع برای جواد نکونام هم نسبت به قبل تفاوت چشمگیری دارد. تفاوتی به بزرگی فرق سپاهان مدعی و پرستاره مورایس با استقلال خوزستانی که تازه از سقوط فرار کرده!

نکونام سال قبل در شرایطی هدایت استقلال را بر عهده گرفت که حمایت کامل هواداران استقلال را داشت و حتی بعد از اولین شکست فصل هم کوچک‌ترین نقدی به او و تیمش وارد نشد. امسال اما او بعد از اولین شکست فصل شعار حیاکن، رهاکن شنید و خیل عظیمی از حامیان خود را از دست‌رفته می‌بیند. روندی که این سرمربی در یک سال اخیر طی کرده، باعث شده او از یک سرمربی محبوب و کسی که قرار بود معمار استقلال باشد به یک‌ مرد شکست‌خورده تبدیل شود. اتفاقی که با نتایج و کارنامه تیم او خیلی همخوانی ندارد. استقلال در ۳۴ بازی با هدایت نکونام فقط ۳ بار باخته و زیر نظر او بیش از هربی مربی دیگری امتیاز کسب کرده ولی چه شده که هواداران استقلال پس از اولین باخت فصل طاقت‌شان تمام می‌شود و علیه نکونام شعار می‌دهند؟ شاید نکونام و دستیاران او بتوانند این موضوع را مجیدی و بقیه ربط دهند ولی این تمام ماجرا نیست؛ مسیری که نکونام در یک سال اخیر رفته باعث شده او حمایت بخش عظیمی از هواداران استقلال را از دست بدهد.

نکونام دلیل این هجمه‌ها ‌را جدا از مشکلات و ضعف‌های فنی تیمش که بر هیچکس پوشیده نیست، باید در خودش و رفتارهایی که داشته پیدا کند. نکو هرگز در استقلال بد نتیجه نگرفته ولی خود او اولین کسی است که به عملکرد و توانایی‌های خودش و تیمش باور ندارد. او در یک سال اخیر هرگز در نشست‌های خبری از عملکرد و توانایی‌های تیمش دفاع نکرده و تا توانسته از مشکلات و کمبودها و ضعف‌ها گفته که شاید بعضی از آن‌ها درست باشد ولی در نهایت باعث شده نکو شمایل یک مربی غرغرو به خود بگیرد. حتی وقتی استقلال صدرنشین و مدعی اصلی قهرمانی بود هم نکونام باور نداشت که تیمش شایسته بالا بردن جام است و در نهایت هم این ناباوری او به تیمش باعث شد قهرمانی را به رقیب سنتی واگذار کند. در کنار این موضوع، درگیری‌های متوالی نکونام با افراد مختلف که بسیار از آن‌ها غیرضروری بود باعث شد جایگاه این سرمربی بین هواداران خدشه‌دار شود و این حواشی تمرکز خوش و تیمش را هم از بین ببرد.

سقوط نکونام البته از مدت‌ها قبل آغاز شد و حالا به جایی رسیده که او از یک فوتبالیست قابل احترام و مربی آینده‌دار حتی برای تیم ملی، تبدیل به یک پروژه در آستانه شکست شود. پروژه جذابی که حداقل فعلا فاصله زیادی با رویاهایی دارد که زمانی فوتبالی‌ها برایش متصور بودند.

نکونام در یک سال اخیر بارها از دشمنان استقلال و خودش صحبت کرده و مدعی شده خیلی‌ها دوست ندارند او نتیجه بگیرد. البته که نکونام دشمن کم ندارد و خیلی‌ها دوست ندارند او موفق شود. کسانی که در یک سال اخیر با رفتارهای او به تعدادشان اضافه هم شده است. با همه این اوصاف اما، نکونام برای یافتن بزرگ‌ترین دشمن و عامل سقوط خود باید مقابل آینه بایستد!

258 251